در نگاهی کلان می
توان تاریخ فلسفه تعلیم و تربیت را به موازات تاریخ اندیشه های تربیتی بشر دانست و
در این راستا از تمدن ایران باستان در مقایسه با تمدنهای هند و چین و یونان و رم سخن گفت و در نگاهی جزیی تر به فلسفه
تعلیم و تربیت به عنوان رشته دانشگاهی مشخص نگاه کرد که در این نوع نگاه فلسفه
تعلیم و تربیت در ایران در قیاس با سابقه تاریخی آن در غرب از قدمت چندانی
برخوردار نیست.
در مورد وضعیت
کنونی فلسفه تعلیم و تربیت در ایران واهداف این رشته نظرات متفاوتی وجود دارد و
طبیعتا این اختلاف دیدگاه، انتظارات
متفاوتی را از این رشته ایجاد خواهد کرد و عملکرد این رشته را مورد نقد و
چالش جدی قرار خواهد داد. برخی بر وجه تربیتی رشته بیشتر نظر داشته و در عرصه عمل
به ارائه راهکارهای مرتبط با تعلیم و تربیت می پردازند و عده ای رسالت رشته را ،
ناظر به واکاوی مبانی فلسفی و نظری در راه تولید نظریات تربیتی می دانند.
برای ما دانشجویان
فلسفه تعلیم و تربیت لازم است که با آگاهی از تاریخچه این رشته در غرب و در ایران
و آشنایی با سیر فعالیتهای صورت گرفته در آن، به ظرفیت ها و خلأ های موجود در این
رشته واقف گشته و با توجه به وضعیت موجود و ترسیم وضعیت مطلوب به تحصیل هدف دار در
این رشته بپردازیم.
مطالعه مقالات زیر
که توسط دکتر شعبانی و دکتر نوروزی برای اینجا ارسال شده است می تواند در این
راستا کارگشا باشد.
تاریخ فلسفه تعلیم و تربیت در ایران -دکتر بختیار شعبانی ورکی، رضا محمدی چابکی
Philosophy of Education in North America: Where has it been?Where is it going?- James Scott Johnston
انتظارات بجا و نابجا از فلسفه تربیت- دکتر عیسی ابراهیم زاده
جایگاه فلسفه تعلیم و تربیت در میانه نظر و عمل -تأملی بر واپسین چالش فلسفه های تحلیلی و قاره ای- دکتر خسرو باقری