با فلسفه تا تربیت

جمعی از دانشجویان فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه اصفهان

با فلسفه تا تربیت

جمعی از دانشجویان فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه اصفهان

با فلسفه تا تربیت

«با دانشجو فراتر از درس کار کنید. با او ارتباط برقرار کنید؛ او را وادار به کار کنید و زمینه‌های تحقیقی را با او در میان بگذارید. مذاکره علمی بین استاد و دانشجو مطلب بسیار مهمّی است.» مقام معظم رهبری۱۳۸۱/۰۸/۲۲


قراری است بین اساتید و دانشجویان.
اینجا،محلی برای تفکر،تحقیق وتبادل نظرآزاد.
از ابتدای فلسفه تا اوج تربیت.
قرار ما اینجاست...

آخرین مطالب
آخرین نظرات
  • ۸ مرداد ۹۸، ۱۹:۵۳ - Fatih Emlak
    teşekkür
  • ۳۰ آبان ۹۶، ۰۸:۰۴ - پوریا قلعه
    ممنون

بازاندیشی درباره آموزش علوم

سه شنبه, ۱۳ مرداد ۱۳۹۴، ۰۸:۰۰ ق.ظ

معرفی از: زهرا عسگری
یکی از مهمترین مسائلی که از دیرباز در زمینه علم و تعلیم و تربیت مورد توجه بوده، مقوله آموزش علوم است. اینکه آموزش علوم در حالت کلی و برای هر علم در حالت اخنصاصی خودش باید به چه صورت انجام گیرد تا متعلم به خوبی با آن علم ،ماهیت و محتوایش آشنا شود.در این راستا پژوهشگران در پی آن بوده اند راهی پیدا کنند که به جای انتقال اطلاعات علمی، روحیه علمی را در فراگیران پرورش دهد.

آموزش علوم با دیدگاههای گوناگونی در قلمرو فلسفه و فلسفه علم پیوند و بستگی دارد و این دیدگاههای فلسفی الزامهای معینی درباره درس و شیوه تدریس به همراه دارند.مثلا جان استوارت میل، ریاضی را پدید آمده از تجربه های حسی و دارای زمینه های روانشناسی میدانست؛ در صورتی که فرگه گزاره های ریاضی را از نوع گزاره های تجربی ترکیبی ندانسته و بلکه آنها را از گونه گزاره های تحلیلی و مانند فکر و منطق میداند.

از طرفی بیشتر آموزشهای علمی، پیرامون بدنه و اصطلاح شناسی دانش علمی انجام میشود و ماهیت علم را دربر نمیگرد. این وضعیت کاستی بزرگی در آموزش علوم است.در این پژوهش آقای سعید ضرغامی، با نظر به تحولات تاریخی اندیشه ها درباره ماهیت علم و با بر گرفتن بینشی سازه گرا/واقع گرا تلاش میکند ویژگی ها و عناصر ماهوی علم را تبیین کند.در این پژوهش در راستای تعیین حدود پژوهش،بیشتر بر روش تدریس تکیه کرده است چرا که معتقد است نقش معلم در فرایند آموزش علوم، نقشی بنیادی و تعیین کننده است.در نهایت مدلی دو بعدی در تبیین عناصر علم و ویژگی های ماهوی آن ارائه میشود که در یک بعد آن عناصر چرخه علم شامل مشاهده و تجربه، نظم و نظریه، و سر انجام پیش بینی و در بعد دیگر، ویژگی هایی برای علم برشمرده است که برخی ناظر به ویژگی های سازه ای و برخی ناظر به ویژگی های واقعی علم میباشد.

 کمی تامل کنیم:

دغدغه های آقای ضرغامی در این مقاله به خوبی در سیستم آموزش و پرورش ایران قابل درک است.دانش آموزان حدود دوازده سال با علوم از انواع مختلف آن درگیر هستند ولی در نهایت تعداد بسیار محدود و انگشت شماری درکی نسبت به علم و ماهیت آن به دست میاورند.به راستی چرا و راه حل این مشکل در کجاست؟چگونه میتوان مدل دوبعدی آقای ضرغامی را به عمل تبدیل کرد؟ در نگاه دینی به علم و تعلیم و تربیت قدیم این مرز و بوم بیش از اینکه فرایند تعلیم و تربیت مطرح باشد، ماهیت علم مورد توجه بوده است.تا آنجه که علم را ذاتا نوری میدانسته اند که برای بهره گیری از آن علاوه بر پرداختن به تعلیم باید تهذیب و تزکیه نیز نمود.برای ما دانشجویان فلسفه تعلیم و تربیت سزاوار است با نگاهی فلسفی، تعلیم و تربیت، مخصوصا فرایند علم آموزی را بررسی کرده و برای این معضل راهکاری ارائه کنیم.


جهت اطلاع بیشتر از این موضوع  به اصل مقاله رجوع کرده و پس از مطالعه، دیدگاه خود را در این موضوع ارائه نمایید. این مقاله توسط استاد جهت مطالعه اعضای گروه معرفی شده است و در جلسه بعدی گروه مجددا طرح خواهد گردید.


-زمینه ای سازه گرا/واقع گرا درباره چیستی علم و عناصر آن - سعید ضرغامی

۹۴/۰۵/۱۳

نظرات  (۵)

در این مقاله آقای ضرغامی، سه عنصر اساسی علم، یعنی مشاهده و تجربه،نظم و نظریه و پیش بینی را در دو بعد واقع گرایی و سازه گرایی بررسی کردند.بعد واقع گرایی به تطابق یافته های علمی با جهان واقع اشاره میکند و بعد سازه گرایی به تاثیر و تاثر علم با فضای فرهنگی میپردازد.
نکته جالبی که آقای ضرغامی به آن اشاره کردند تاثیر هر یک از این دو ابعاد بر عناصر علم، در روش تدریس بود.مثلا بررسی کردند تاثیر فضای فرهنگی در بعد سازه گرایانه علم بر مشاهده و تجربه، در روش تدریس چه جوری باید اعمال بشه.
نکته ای که برای من جای تامل داشت این بود که با توجه به اینکه یکی از فضاهای فرهنگی موثر بر علم، دین است، چگونه میتوان در فضای تدریس و آموزش علوم، تاثیر گفتمان دینی را بر عناصر سه گانه علم بررسی کرد.
مثلا در گفتمان دینی، علم نوری است و بیش از این که با عالم ماده در ارتباط باشد به عالم معنا وصل است.حال وقتی که دانش آموزی در درس علوم میخواهد به مشاهده و تجربه بپردازد، چگونه باید این بعد سازه گرایانه علم را پرورش داد و چه تاثیری بر بعد واقع گرایانه علم خواهد داشت،همین طور برای نظریه پردازی دانش آموز و استنباط او از مشاهدات و تجاربش و برای پیش بینی
توصیف فرایند علم  بر اساس رویکرد شناختی " رئالیسم سازه گرا" که در پی تبیین واقعیت بر دو مبنای  جهان موجود و جهان شناختی آدمی است و استنباط روشهای آموزش علوم بر اساس ماهیت تبیین شده از علم  خلاصه ای کلی از این مقاله بود.

در شیوه های آموزش و تدریس کنونی،  روشهای جدید تدریس مانند بحث گروهی، حل مساله و ... مطرح است که هدف از این روشها  انتقال صرف اطلاعات نیست، اما  اجرای این روشها در عمل دانش آموز را خلاق و منتقد بار نمی آورد و به نظر علت در جهان شناختی معلم است که تنها در محدوده ظاهر علم است و به ماهیت علم رسوخ نکرده است.


به نظر ملاک های آزمون پذیری علم مانند انسجام، دقت، سازگاری و ...که در آخر مقاله آمده است به خوبی در رویکرد "واقع گرا/سازه گرا" تبیین نشد چون مسئله اصلی همان سنجش پذیری گزاره های سازه گرا است.
گفتمان دینی بر اساس نظریه دکتر باقری تنها در دادن فرضیه و مشاهدات به ما کمک می کند ولی سنجش و آزمون پذیری آن باید بر اساس رویکرد واقع گرا و تجربی صورت پذیرد.
 از این رو ممکن است فضای فرهنگی دینی دانش آموز را به عالم معنا وصل کند ولی  ظاهرا علم را نمی تواند از عالم ماده تکان دهد!
و همچنین اینکه به نظرم
ماهیت علم ارتباط غیر مستقیم با روش آموزش دارد و ارتباط مستقیم با فضای ذهنی معلم.
یعنی اگر معلم از ماهیت علم مطلع باشد،ناخودآگاه تلاش می کند تا آموخته اش که ماهیت علم است  را به دانش آموز انتقال دهد ، اگر که حتی بر روشهای جدید تدریس هم مسلط نباشد و این نکته را دانش آموز میفهمد.
و خسته نباشید به معلمانی که رشته فلسفه تعلیم و تربیت را انتخاب می کنند  تا این فلسفه خواندنها روش آموزش آنها را تغییر دهد.


خانم رجبی ولی فکر کمک مسئله سنجش پذیری برای واقع گرایی علم مطرح باشه،نه سازه گرایی.
در ضمن دکتر باقری در زمینه پوزیتیویستی گفتمان دینی را مطرح میکنند.اینکه سنجش باید بر اساس رویکرد واقع گرا انجام بشه را قبول دارم ولی لزوما واقعیت با تجربه معرفی نمیشه.
در ضمن مخالفم هضای فرهنگی دینی نمیتونه علم را از عالم ماده تکان بده،  چرا علم در زمان امام صادق یا بوعلی و دیگر دانشمندان مسلمان این جوری نبوده؟چرا بوعلی برای حل مشکلات علمیش نماز میخونده.
شاید این علم صرفا اشتراک لفظی باشه.ولی به قول دکترحسین  نصر ،اگه ما گذشته و تاریخ خودمون را فراموش نکنیم میتونم قرائت خودمون از علم را به کرسی بنشونیم.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی