با فلسفه تا تربیت

جمعی از دانشجویان فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه اصفهان

با فلسفه تا تربیت

جمعی از دانشجویان فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه اصفهان

با فلسفه تا تربیت

«با دانشجو فراتر از درس کار کنید. با او ارتباط برقرار کنید؛ او را وادار به کار کنید و زمینه‌های تحقیقی را با او در میان بگذارید. مذاکره علمی بین استاد و دانشجو مطلب بسیار مهمّی است.» مقام معظم رهبری۱۳۸۱/۰۸/۲۲


قراری است بین اساتید و دانشجویان.
اینجا،محلی برای تفکر،تحقیق وتبادل نظرآزاد.
از ابتدای فلسفه تا اوج تربیت.
قرار ما اینجاست...

آخرین مطالب
آخرین نظرات
  • ۸ مرداد ۹۸، ۱۹:۵۳ - Fatih Emlak
    teşekkür
  • ۳۰ آبان ۹۶، ۰۸:۰۴ - پوریا قلعه
    ممنون

وضعیت فلسفه تعلیم و تربیت در ایران

يكشنبه, ۶ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۲:۲۳ ب.ظ

در نگاهی کلان می توان تاریخ فلسفه تعلیم و تربیت را به موازات تاریخ اندیشه های تربیتی بشر دانست و در این راستا از تمدن ایران باستان در مقایسه با تمدنهای هند و چین و یونان  و رم سخن گفت و در نگاهی جزیی تر به فلسفه تعلیم و تربیت به عنوان رشته دانشگاهی مشخص نگاه کرد که در این نوع نگاه فلسفه تعلیم و تربیت در ایران در قیاس با سابقه تاریخی آن در غرب از قدمت چندانی برخوردار نیست.

در مورد وضعیت کنونی فلسفه تعلیم و تربیت در ایران واهداف این رشته نظرات متفاوتی وجود دارد و طبیعتا این اختلاف دیدگاه، انتظارات  متفاوتی را از این رشته ایجاد خواهد کرد و عملکرد این رشته را مورد نقد و چالش جدی قرار خواهد داد. برخی بر وجه تربیتی رشته بیشتر نظر داشته و در عرصه عمل به ارائه راهکارهای مرتبط با تعلیم و تربیت می پردازند و عده ای رسالت رشته را ، ناظر به واکاوی مبانی فلسفی و نظری در راه تولید نظریات تربیتی می دانند.

برای ما دانشجویان فلسفه تعلیم و تربیت لازم است که با آگاهی از تاریخچه این رشته در غرب و در ایران و آشنایی با سیر فعالیتهای صورت گرفته در آن، به ظرفیت ها و خلأ های موجود در این رشته واقف گشته و با توجه به وضعیت موجود و ترسیم وضعیت مطلوب به تحصیل هدف دار در این رشته بپردازیم.

مطالعه مقالات زیر که توسط دکتر شعبانی و دکتر نوروزی برای اینجا ارسال شده است می تواند در این راستا کارگشا باشد.


تاریخ فلسفه تعلیم و تربیت در ایران -دکتر بختیار شعبانی ورکی، رضا محمدی چابکی

Philosophy of Education in North America: Where has it been?Where is it going?- James Scott Johnston

انتظارات بجا و نابجا از فلسفه تربیت- دکتر عیسی ابراهیم زاده

جایگاه فلسفه تعلیم و تربیت در میانه نظر و عمل -تأملی بر واپسین چالش فلسفه های تحلیلی و قاره ای- دکتر خسرو باقری


۹۴/۰۲/۰۶

نظرات  (۱۰)

مقاله تاریخ فلسفه تعلیم و تربیت در ایران از دکتر شعبانی از این نظر که تاریخ رشته ما را در جهان و ایران بررسی کرده و درباره افق های پیش رو بحث میکرد،برای من جالب بود و جای تامل داشت.ایشان در این مقاله بیان میکنند:هدف اصلی فیلسوف تربیتی باید ناظر باشد به توسعه و تعمیق فهم مبانی فلسفی تعلیم و تربیت و نه صرفابهبود عمل آموزش و تاکید میکنند در این راستا باید ابتدا تمایز بین فلسفه تعلیم و تربیت و فلسفه محض در ایران برداشته شود.
در این رابطه من هم موافق و مشتاقم بیشتر به مبانی فلسفی پرداخته شود.ولی درباره عدم تمایز بین فلسفه محض و فلسفه تعلیم و تربیت : میتوان گفت علی رغم اینکه مهمترین دغدغه فلسفه محض پرداختن به وجود است،فلسفه تعلیم و تربیت مجبور است از موجود بحث کند و بر خلاف فلسفه محض،فلسفه تعلیم و تربیت فلسفه ای است ناظر به عمل؛چرا که تعلیم تربیت ماهیتا به عمل بر میگردد و مجموعه ای از باید ها و نباید هاست(که البته مبانی آن به هست ها و نیستها بر میگردد)
در ضمن در این مقاله تاریخ تعلیم و تربیت رسمی در ایران را با تاریخ تاسیس دارالفنون مقارن دانسته اند.سوالی داشتم: ایرانیان قبل از اسلام، در زمان ساسانیان دانشگاه جندی شاپور را داشتندکه بستری برای تعلیم و تربیت رسمی بود.حتی در منابع تاریخی از مراکز رسمی برای آموزش در زمان داریوش و هخامنشیان بحث میشود.(که البته بر خلاف دانشگاه جندی شاپور،از این مراکز مکنوتی ته جا نمانده است.)
قصد ندارم بر سر اولین ها اصرار بدون فایده بکنم ولی به قول دکنر حسین نصر:
ما مردم مشرق زمین هم در ساختن علم و تمدن جهانی سهمی داشته ایم و باید این سهم را بشناسیم تا مالکیت ما بر خانه علم و معرفت احراز شود و آنگاه مانند دیگران با اطلاع از ریشه های این ساختمان به ترمیم و تکمیل آن بپردازیم.اگر دانستیم این خانه ملک پدری ما بوده در تصرف آن دلیرتر میشویم و برای ورود به آن منتظر اجازه دیگران نمیمانیم،مردانه در آن گام مینهیم و نشیمنگاهی برای خود اختیار میکنیم.

من هم مقاله دکتر شعبانی را مطالعه نمودم و پیشنهاد می کنم سایر دوستان و مخصوصا کسانی که در ابتدای راه این رشته هستند، مطالعه نمایند. جمع بندی مفید و مختصری از تاریخچه این رشته را با بیان رویکردهای مختلف ،پیشکسوتان و آثارشان، مجلات و انجمن ها و ...ارائه می دهد.
البته نتیجه مقاله جای تامل و بررسی بیشتر داشت.خلاصه کلام نویسندگان در نتیجه را می توان اینطورخلاصه کرد:
هدف فلسفه تعلیم و تربیت باید معطوف به فهم ابعاد فلسفی تربیت باشد و تاکید بسیار به رابطه نظر و عمل به غفلت فیلسوف بودن فیلسوف تربیتی منجر می شود.
سلام خانم عسگری
این جملتون که فلسفه محض از وجود و فلسفه تعلیم و تربیت از موجود بحث می کند مبهمه. احتمالا بحث از وجود در فلسفه اسلامی مطرح هست و در فلسفه محض بیشتر بحث از هستی شناسی و معرفت شناسی و..است.
موجود در فلسفه اعم از انسان است ولی در فلسفه تعلیم و تربیت حتما موضوع انسان است.
اگر خواستگاه فلسفه را هم یونان بدانیم، در آنجا نیز فلسفه شامل بر هر دو قسم فلسفه نظری و عملی بود.به نظرم تفکیک بین حوزه عمل و نظر در فلسفه تعلیم و تربیت به راحتی امکان پذیر نیست.
مشکل اصلی در این رشته این است که در حوزه عمل بدون داشتن پشتوانه دقیق از حوزه نظر کار می شود.

1-این رشته  در عنوان ارتباط نزدیکی با آموزش و پرورش دارد.
2-اکثر معلمان برای ادامه تحصیل این رشته را انتخاب می کنند.
3-اکثر اساتید هم تجربه آموزش و پرورش داشته اند.
4- اولین جرقه تاسیس این رشته در انجمن جان دیویی،ظاهرا حول مشکلات آموزش و پرورش بوده است.
5- طبق نظر نویسندگان مقاله، بخش اعظم تلاش پژوهشگران این رشته معطوف به نشان دادن اهمیت این رشته به معلمان بوده است.
...
هم اکنون وضعیت آموزش و پرورش چگونه است!
خانم رجبی همانطور که خودتان گفتید در فلسفه محض بیشتر بحث از شناسی هاست:هستی شناسی،معرفت شناسی و ... .ولی فلسفه تعلیم و تربیت نمیتواند صرفا شناسی باشد چرا که در آن صورت میشود انسان شناسی و نه تعلیم و تربیت.انسان شناسی در هستی شناسی بحث میشود ولی تعلیم و تربیت فرای این است.
در ضمن حرف من رو به موضع مقاله بود که تاکید میکردند باید تمایز بین فلسفه محض و فلسفه تعلیم و تربیت را در این برداریم.و موضعشان عدم تمایز بین این دو است.

با سلام
خواهشمندم از پوسته خودتان بیرون آمده و بعد دست به قلم برده و از خودتان و رشته خود تعریف کنید.
بنده هم دکترای فلسفه تعلیم و تربیت دارم ولی مسخره ترین رشته ای که در ایران وجود دارد همین رشته می باشد. ظاهرا آقایان دست اندرکار آموزش عالی در این رشته با کپی برداری اسم این رشته و قرار دادن موضوعات و دروس بی ربط این رشته را در این به لجن کشیدند که هیچ جایگاهی در جهان نداریم. برای رسیدن به این واقعیت تقاضا دارم به مدارس و سیستم معیوب و ناکارآمد تعلیم و تربیت خودمان بزنیم.
خدا هدایتتان کند
پاسخ:
سلام.
و ما هم خواهشمندیم بفرمایید در کدام قسمت این پست یا حتی کل وبلاگ از رشته و به خصوص از خودمان تعریف کردیم؟؟؟!!!
شما دکتری گرفتید و بعد متوجه مسخره بودن رشته و متوجه ناکارآمدی تعلیم و تربیت کشور شدید؟؟؟!!!
خدا همه ما را هدایت کند!!!
خانم یا اقای حسینی
اینکه دکترای نعلیم و تربیت دارید مبارکتون باشه به جای متهم کردن دیگران کاری می کردید
اینکه نگاه و بینش ما چگونه است به خودمون مربوطه و به فرموده قران " و لا تزر وازره وزر اخری" پاسخگو خواهیم بود
اینگه شما از تفکرات ما خوششتون نیومده مشکل شماست برید مشکلاتتون درست حل کنید البته اگر دکتری فلسفه تعلیم و تربیت داشتید باید کمی منش اخلاقی نی داشتید و ادب سخن گفتن را رعایت می کردید
اینکه رشته مسخره است یا نه مسئولش ما نیستیم هر کس که مسئولیت داره باید پاسخگو باشه نه دانشجویانی که علاقه مندند کاری انجام دهند
اینکه رشته و دروس رشته از جایی کپی برداری شئه یا نشده هم مسئولش اعضای این گروه نیستند البته چنانچه ادعای شما بخشی از حقیقت باشه ( نه تمام حقیقت) شما می تونید به مسببان و مسئولینش مراجعه کنید و ادعا کنید و پیگیر باشید
اکلام و ادبتان بیانگر شخصیت شماست که ظاهرا مدعی دکترای تعلیم و تربیت هستید اما چیز دیگری هویداست
اینکه جایگاه در دنیا داریم یا نداریم مگه در تمام عرصه ها  داریم و پیشرویم فقط در فلسفه تعلیم و تربیت از دنیا جا مانده ایم که به شان و شخصیت شما برخورده است. در صورتی هم که فقط این قلمرو مساله داشته باشه باید دنبال علت های ان بگردید احتمالا علتهاش در درون خود باید بیابید نه در بیرون
در مورد مدارس و عیب و حسن ان نیز اعضای این گروه پاسخگو نیستند احتمالا متولی داره و شما می تونید به متولیان امورش مراجعه و مطالبه کنید. البته اعضای گروه در پی تقویت افق معرفتی خودشون هستند و طبیعتا نقدهای منطقی و علمی هم هم بر رشته و هم بر خروجی های رشته دارند و تمام سعیشان هم ارتقا افق معرفتی خودشون هست
خدا همگان را هدایت نماید و هر کس بر احوال خویش اگاه است
اگر جهت گیری ها و بحث های ما حال شما را بد میکنه خوب می تونید به اینجا سر نزنید مجبور نیستید

سلام؛ بابا آواتار بابا شاکی... بابا مصلح... مخلص کلوم: بابا دکتر حسینی...
فکر کنم کسی بهش نگفته بوده دکتر اینطوری عقده هاش سر باز کرده.
باسلام خدمت تمامی دوستان
دکتر!!!!!!حسینی
جای بسی تعجب دارد که دکترای فلسفه تعلیم وتربیت این گونه سخن براند!
بنده هم اکنون دانشجوی ترم آخر ارشد فلسفه ت وت هستم ورشته کارشناسی ام علوم پایه بوده است .خوشبختانه زود متوجه شدم که راه را اشتباه رفته وبا تحقیق بسیار وارد این رشته شدم (که امیدی باشد برهدایتم...).شاید شما از آن دسته افرادی بوده اید که فقط ولع گرفتن مدرک دکترا را داشته اند.
ما نه جایی از گروهمان تعریف کرده ایم ونه از رشته مان.اما چون حالا خودتان می فرمایید می توانید سری به گروه بزنید ورزومه قوی تک تک افراد را ملاحظه فرمایید .در این رشته وهر رشته دیگر حرف زدن ونظر دادن صرف که مهم نیست اگر کاری کردیم مهم است .
دکترگرامی، این را هم بدانید که جایگاه وارزش واحترام هرکس را خودش تعیین می کند نه مدرک ورشته دانشگاهی اش .
این هم برای ما جای تعجب دارد که یک شخص بعد از گرفتن مدرک دکترا در یک رشته تازه متوجه شده که به قول خودش چه رشته لجنی بوده است .این نشان می دهد که شما حتی نتوانسته اید راه خودتان را پیداکنید امیدوارم که خداوند همه ی مان را هدایت کند
همه دوستان گروه (به لطف رشته پربار فلسفه تعلیم وتربیت واستاد گرامیمان)قدمی هرچندناچیز برداشته اند.
شما حتی میتوانید به مدارسی سر بزنید که همکاران آن آموزشگاه درس خوانده این رشته اند،  آن گاه به ارزش رشته فلسفه ت و ت پی خواهید برد.
ماهمه ی اعضای گروه به رشته فلسفه تعلیم وتربیت -استاد گرامی -دوستان ودانشگاهمان افتخار می کنیم.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی