با فلسفه تا تربیت

جمعی از دانشجویان فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه اصفهان

با فلسفه تا تربیت

جمعی از دانشجویان فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه اصفهان

با فلسفه تا تربیت

«با دانشجو فراتر از درس کار کنید. با او ارتباط برقرار کنید؛ او را وادار به کار کنید و زمینه‌های تحقیقی را با او در میان بگذارید. مذاکره علمی بین استاد و دانشجو مطلب بسیار مهمّی است.» مقام معظم رهبری۱۳۸۱/۰۸/۲۲


قراری است بین اساتید و دانشجویان.
اینجا،محلی برای تفکر،تحقیق وتبادل نظرآزاد.
از ابتدای فلسفه تا اوج تربیت.
قرار ما اینجاست...

آخرین مطالب
آخرین نظرات
  • ۸ مرداد ۹۸، ۱۹:۵۳ - Fatih Emlak
    teşekkür
  • ۳۰ آبان ۹۶، ۰۸:۰۴ - پوریا قلعه
    ممنون

بحث و گفتگو

شنبه, ۶ تیر ۱۳۹۴، ۰۱:۰۰ ق.ظ

                                              

                      تربیت شدن یا تربیت کردن؟


نویسنده: زهرا عسگری


از ابتدای انسانیت تاکنون، حقیقت ، دانایی و دستیابی به آن را میتوان مهم ترین دغدغه آدمی دانست. یکی از راههایی که از آن برای رسیدن به حقیقت می توان بهره گرفت؛ «گفت و گو» است. در یونان باستان علاوه بر استفاده از کتاب و محتوای مکتوب، به این روش توجه خاصی می شده است.افزون بر عامه مردم یونان، فرهیختگان به این روش اهتمام خاصی داشتند. آنها نه تنها اوقات فراغت خود را با گفت و گو درباره معارف عمیق انسانی می گذراندند؛ بلکه گفت و گو را راهی به سوی علم و دانایی می دانستند.

در مجامع علمی و فرهنگی رسمی و غیر رسمی امروز ایران، کمتر به گفت و گو به عنوان ابزاری برای نیل به حقیقت توجه میشود.در صورتی که در تاریخ تعلیم و تربیت، گفت و گو در مسیر دانایی ، اهمیت خاصی داشته است که آثاری از آن را در شیوه علم آموزی نظام حوزوی میتوان مشاهده کرد.در حوزه های علمیه، برای دستیابی به حقیقت، علاوه بر محتوای مکتوب، به اشخاص نیز عنایت ویژه ای دارند و سعی میشود در قالب گفت و گو بین استاد و شاگرد و یا بین شاگردان، حقیقت را از دریچه نگاه مستقیم و زنده آدمی کشف کنند.

در مسیر گفت و گو برای حقیقت، روش سقراطی ویژگی خاصی دارد.سقراط اینچنین گفت و گویی را به دانشمندان و اصحاب علم محدود نمی کرده است؛ بلکه معتقد بوده با گپ و گفتی - به روش دیالکتیک - با عامه مردم هم میتوان به حقیقت رسید.

با توجه به این مقدمه و به پیشنهاد دکتر نوروزی، اعضای گروه در پی آنند هر جلسه زمانی را به گفت و گوی سقراطی اختصاص دهند و در باره مسائل عمیق تعلیم و تربیت به گفت و گو بپردازند.از دوستان عزیز انتظار میرود علاوه بر مطالعه درباره موضوع انتخاب شده ، درباره آن تفکر هم داشته باشند تا بتوانیم با هم افزایی افکار، قدمی به دانایی و حقیقت نزدیکتر شویم.

درباره سیر موضوعی این جلسات پیشنهاد میشود ابتدا از موضوعات کلی و اساسی تعلیم و تربیت شروع کرده و در مسیر کار به مسائل و مشکلات تربیتی روز جامعه و کاربردی بپردازیم.از این رو در این جلسه گروه،  موضوع «تربیت کردن یا تربیت شدن» را به بحث خواهیم گذاشت و درباره وجوه مختلف این مسئله از منظر متربی، مربی و والدین و بررسی چگونگی این امر در انسانهای وارسته تاریخ گفت و گو می کنیم.

 

تربیت شدن یا تربیت کردن

اگر آدمی را به آنچه نا خود آگاه در پی آن است آگاه نمایند، اشتیاق او به کشف آن کمتر می شود و اگر وی را به آن اجبار کنند، از آن دور می شود. زیرا انسان همیشه به دنبال آن چیزی است که دست نایافتنی است و چون بدان دست یابد آن را از دست می دهد.هنر مربی ایجاد و جوشش عشق و تقویت نیاز متربی به پیام های تربیتی است ؛ بدون اینکه او را نسبت به دریافت آن مجبور کند. در تربیت کردن، فاعل تربیت مربی است و در تربیت شدن، فاعل تربیت متربی....(دکتر عبدالعظیم کریمی،تربیت آسیب زا)

- چرا خداوند در مقام اعلی مربی، در سیر تربیتی انسان، با آوردن دین و شریعت به تربیت کردن او پرداخته  است؟

- در مسیر تریبت انسان، تربیت کردن مقدم است یا تربیت شدن؟

- در چه مقاطعی از سیر تربیتی باید متربی را رها کرد تا خود تربیت شود و در چه زمانهایی باید مربی فعال باشد؟

- اگر رویکرد مربی تربیت شدن باشد، چگونه میتواند متربی را در این مسیر یاری دهد؟

- نقش مربی در تشنه تر شدن متربی چیست؟در مقام مثال آیا پسندیده است با خوراندن نمک به انسان، او را به آب نشته کرد؟

- مربی تا چه حد باید شرایط تربیتی را مهیا کند؟ چقدر باید متربی را به دست زندگی، با همه بالا و پایینی هایش پسپارد؟

- با نگاهی سریع در تاریخ به وضوح مشاهده میکنیم که انسانهای وارسته و تربیت شده معمولا پدر و مادری برای تربیت کردن نداشته اند و معمولا در کشاکش روزگار تربیت شده اند.جایگاه والدین در تربیت کردن و تربیت شدن کجاست؟

- من به عنوان یک متربی، با خود باید چگونه رفتار کنم؟ تربیت کردن خودم؟ تربیت شدنم؟

منتظر نظرات شما هستیم...

 

 




۹۴/۰۴/۰۶

نظرات  (۹)

سلام
منظور از تربیت، تربیت رسمی است یا غیر رسمی؟
در تربیت رسمی که رویکرد اصلی رشته ما هم ( نمیدانم متاسفانه یا خوشبختانه) بیشتر به آن سمت است، به نظرم وجود برنامه درسی و ساختار رسمی آموزشی دلیلی است بر« تربیت کردن»
«تربیت شدن» بسته به ظرفیت وجودی انسانها دارد و نسخه قابل قبول برای همه نیست.لایکلف الله نفسا الا وسعها...



۰۶ تیر ۹۴ ، ۱۱:۳۸ منیر عابدی

سلام و تشکر از زحمات دوستان.

فکر می کنم در درجه ی اول باید منظورمون از تربیت مشخص بشه که این خودش تو جواب دادن به سوالی که مطرح شده تاثیر داره.

و رو به فرمایش خانم رجبی: تا جایی که توذهنم هست اسناد رسمی نظام تربیتی ایران هدف نهاییش اینه که انسان ها رو به جایی برسونه که به مرحله ی تربیت شدن برسند. البته به نظرم به این سادگی هم نمیشه قضاوت کرد. همیشه آنچه هست و آنچه باید باشد با هم فرق داره. به علاوه باید دید بین تربیت شدن و تربیت کردن چه رابطه ای هست. اگر تربیت کردن مقدمه ی تربیت شدن باشه شاید بشه کار نظام آموزشی را توجیه کرد. هر چند نه توجیهی چندان قوی. چون در عمل به نظرز نمیرسه این طور باشه.

به هر حال اما و اگرها زیادند و این نشون میده پیشنهاد خانم عسگری در مورد موضوع پیشنهاد به جایی بوده. .

 

سلام.
با خانم عابدی موافقم.در ضمن خانم رجتی فکر نکنم رویکرد اصلی رشته ما تربیت رسمی باشه و برنامه درسی و ... . رشته ما فلسفه تعلیم و تربیته.و فلسفه و ماهیت تربیت را بررسی میکنه.
من فکر میکنم تربیت کردن به ظرفیت آدمها بستگی داره و تربیت شدن نسخه ای عمومی برای همه است...
دکتر عبدالعظیم کریمی مقاله اتی دارند با عنوان تربیت کردن یا تربیت شدن که پیشنهاد میکنم دوستان مطالعه کنند.
سلام تربیت شاید در بعدی برنامه ای داشته باشد و تا مرحله ای از آن را بتوان "تربیت کردن" نامید اما از مرحله ای به بعد پای تربیت شدن به میان می آید. و شدن در تربیت تنها وقتی تحقق میابد که تربیت کردن صحیح انجام شده باشد. هر چند تربیت کردن هم زمانی تحقق میابد که شخص خودش بخواهد و مربی نمیتواند کسی را مجبور به حرکت کند اگر خودش نخواهد. دیدگاههای متفاوتی در اولیت تربیت شدن و تربیت کردن هست.
نقش پدر و مادر حیاتی است. تا قبل از ورود بچه به دنیای رسمی آموزشی و همسالان، که انعطاف بالایی در شخصیت وجود دارد و شکلدهی رو به فطرت پاک آدمی راحتتر است، کودک تنها با آنها سر و کار دارد. دادن آزادی مشروط، کنترل غیر مستقیم، دادن مسؤولیت و اجازه دادن به کودک برای اینکه خودش در پستی و بلندیهای زندگی مسیرش را بیابد، میتواند زمینه تربیت صحیح در سنین بالاتر و دانش آموزی و دانشجویی و... را میسر کند. نمیتوان گفت اکثر آنهایی که تربیت صحیح یافته اند والدین نداشته اند بلکه باید گفت: اکثر آنها، وابسته به والدین نبوده اند.
به نظر تربیت در رشته شما با ساختار خاصی نبیین میشود که بخاطر سیاستهای نادرست تربیتی جامعه، کمتر فرصت نمود یافتن پیدا کرده است. تربیت رو به علوم و در دنیای آکادمیک تعالیمی است که بیشتر برای پیشرفت جایگاه اجتماعی داده میشود و بیدار کننده و به حرکت درآورنده نیست. البته شاید با تصحیح رفتار و در موارد استثنایی سعی شده باشد تغییراتی پدید بیاید و گامی کوچک به سمت تحقق تربیت برداشته شود اما استثنا استثنا است.
سلام فعلا مهم تر از بحث،سلام مخصوص به خانم عابدی هست که نمیدونیم هستند یا نیستند! پس اینجابودین...



به نظرم رشته ما که سرآغازش با انجمن جان دیویی و حل مشکلات آموزش و پرورش جامعه آمریکا بود، آغاز شد و تا الان هم رویکرد بیشترش به سمت آموزش و پرورشه. البته اشکالی هم نداره ولی بعضی وقتها مشکل تربیت جامعه را  میخایم با نسخه های رسمی نظام آموزشی حل کنیم!
منطقی هست که تربیت کردن شروعی برای تربیت شدن باشه ولی نمونه های عکس این رابطه هم میشه تصور کرد...
اصل تربیت شدن اگر نسخه عمومی برای همه باشه، نسخه هر کس خیلی متفاوت با نسخه دیگری باید باشه، بعضی ها هم نیازی به تجویز نسخه ندارن...
خانم رجبی!
اینچنین مینماید که شما الان عصبانی هستید شاید هم جدی هستید! آیا باید خانم عابدی را از مسیری فراری دهیم؟
یکی این جام شوکران رو حاضر کنه...

سلام خانم داوری.
نه این چنین نمی نماید...
خانم عابدی رفتند غیبت صغری، خب حتما باید بشون اجازه  داده بشه که ظهور کنند!
بهتره  که تو  بحث و گفتگوی علمی، حرفهای حاشیه ای نزنیم...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی