معرفی مقاله
متافیزیک و سیاست:
تمایز جامعه مدنی و دولت در فلسفه سیاسی هگل
غلامرضا تقوی
تعداد صفحات: 44 صفحه
به طور مختصر این مقاله رابطه متافیزیک و سیاست را در اندیشه هگل مورد بررسی قرار می دهد. هگل در فلسفه سیاسی و خصوصا در طراحی جامعه مدنی و نظریه دولت مدرن، مفاهیم متافیزیکی فلسفه خود را بکار می برد. بنابراین فلسفه سیاسی هگل بر بنیادهای متافیزیکی استوار است. در این مقاله گفته می شود که هگل نخستین فیلسوفی است که به جدایی و تمایز میان جامعه مدنی و دولت توجه داشته است. در ادامه متافیزیک هگل را توضیح داده و بیان می دارد که متافیزیک وی در پاسخ به آنتی نومی های کانت شکل می گیرد و توضیحات مختصری در جهت روشن سازی اندیشه کانت ارائه می شود. مهم ترین مسئله ای که ذهن هگل را به خود مشغول داشته رابطه انسان با خداست. هگل با برداشتن دیوار بین ذهن و عین و وحدت بخشیدن به فاعل شناسا و موضوع شناسایی، با روش دیالکتیکی خود به حل مسئله اصلی فلسفه و فلسفه سیاسی خود می پردازد. مسئله اصلی هگل در فلسفه، حل رابطه نامتناهی و متناهی، و در فلسفه سیاسی، حل رابطه فرد و دولت است. هگل با استفاده از روش سه پایه دیالکتیکی خود مراحل بوجود آمدن و استقرار متافیزیکی دولت مدرن را بیان کرده و وحدت فرد و دولت را نشان می دهد. این سه دقیقه یا سه مرحله دیالکتیکی، شامل مرحله اول، خانواده بعنوان کلیت و وحدت اولیه، یعنی تز، مرحله دوم، جامعه مدنی، به عنوان جزئیات، و محل ارضای نیازهای اشخاص مستقل و محل تعارض و بی نهایت تنش، و فروپاشی وحدت اولیه، یعنی آنتی تز، و نهایتا از سنتز آنها، مرحله سوم، دولت به عنوان وحدت بسط یافته ثانویه و در سطحی بالاتر می باشد. هگل با ایجاد تمایز میان جامعه مدنی و دولت و قائل شدن به استقلال دولت، شرایط الزام برای استقرار دولت مدرن را فراهم می کند.
قطعا برای درک بهتر این مفاهیم باید به متن مقاله و منابع اصلی رجوع کرد. در زیر فایل مقاله آورده شده است:
دریافت فایل اصلی مقاله