با فلسفه تا تربیت

جمعی از دانشجویان فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه اصفهان

با فلسفه تا تربیت

جمعی از دانشجویان فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه اصفهان

با فلسفه تا تربیت

«با دانشجو فراتر از درس کار کنید. با او ارتباط برقرار کنید؛ او را وادار به کار کنید و زمینه‌های تحقیقی را با او در میان بگذارید. مذاکره علمی بین استاد و دانشجو مطلب بسیار مهمّی است.» مقام معظم رهبری۱۳۸۱/۰۸/۲۲


قراری است بین اساتید و دانشجویان.
اینجا،محلی برای تفکر،تحقیق وتبادل نظرآزاد.
از ابتدای فلسفه تا اوج تربیت.
قرار ما اینجاست...

آخرین مطالب
آخرین نظرات
  • ۸ مرداد ۹۸، ۱۹:۵۳ - Fatih Emlak
    teşekkür
  • ۳۰ آبان ۹۶، ۰۸:۰۴ - پوریا قلعه
    ممنون

به مناسبت روز دانشجو: مصاحبه با شهید ثانی

سه شنبه, ۱۶ آذر ۱۳۹۵، ۰۹:۰۰ ق.ظ

سلام و عرض تبریک به مناسبت روز دانشجو و گرامیداشت یاد دانشجویانی که با ذره ذره وجودشان هر یک به نحوی، به مقام "دانشجو" ارزش و تقدس بخشیدند و ضمن آرزوی اینکه همگیمان بتوانیم به معنای واقعی کلمه دانشجو شویم؛ به همین مناسبت، مصاحبه ای را با عالم بزرگوار، شهید ثانی ترتیب داده ایم که شما را به خواندن آن دعوت می کنیم:

سلام خدمت شما استاد گرامی و عالم بزرگوار. از این که وقتتان را به همصحبتی با ما اختصاص دادید، سپاسگزاریم. به عنوان سؤال اول: 1-گاهی حس رقابت و هوای نفس مانع بزرگی روح و داشتن هدف خدایی در امر دانشجویی میشود. توصیه شما برای رفع این زنگارها چیست؟

در پویائی از علم و یا بذل و اعطاء آن به دیگران، دارای خلوص نیت باشند(یعنی باید معلم و شاگرد در مسیر تعلیم و تعلم در جهت هدفی الهی و انسانی گام بردارند، و هیچگونه شوائب انتفاعی و مادی را با این هدف الهی نیامیزند)؛ زیرا محور و کانون ارزش علم و رفتار هر کسی بر قصد و نیت است. باید دانشجو قصد و نیت خود را تصحیح نموده و قلبش را از هر گونه آلودگی و نیات پلید و فرومایه، تصفیه و تطهیر کند تا برای پذیرش علم و حفظ و استمرار آن ، شایستگی و آمادگی یابد.

2-فایده این علم آموزی چیست؟ اصلاً هی بخوانیم که چه شود؟

همراه با علوم و آگاهیهای خویش، به تدریج و گام به گام، این آگاهیها و معارف را بکار بندند؛ زیرا اهتمام و عنایت هر فرد عاقل و خردمند، در مراقبت و پرداختن به خویشتن و عمل به علم، مصروف می گردد؛ ولی کوششها و عنایات یک فرد عامی به نقل و روایت و گفتگو محدود است.

3-نیتمان از علم آموزی چه باشد و بهترین موقع برای علم آموزی را چه وقت از عمرمان میدانید؟

پرسش و پاسخ علمی و علم آموزی باید برای خدا باشد و شاگرد و دانشجو باید فرصتهای خوب زندگانی را غنیمت شمرده و در دوران آسودگی خیال و آسایش خاطر و نشاط و شادابی و جوانی و قدرت بدنی و بیداری و هشیاری ذهن و سلامت حواس و عدم تراکم اشتغالات و فقدان عارضه های مختلف زندگانی، به تحصیل علم پرداخته و فرصت های خوب این دوره ها را از دست ندهد . بخصوص باید -پیش از آنکه حائز مقام و منصبی والا گردد و قبل از آنکه به علم و فضل مشهور و نامبردار شود- در اغتنام فرصت های دوران جوانی و برنائی و نیرومندی، برای تحصیل علم و اندوختن دانش، ساعی و کوشا باشد؛ زیرا به محض آنکه انسان دارای مقام و منزلتی در جامعه شد و به علم و دانش نامور گردید ، نه تنها این امر میان این شخص و درک کمالات معنوی و علمی او، بزرگترین مانع و فاصله را ایجاد می کند؛ بلکه چنین وضعی، عامل پرتوان و انگیزه ای نیرومند و کامل خواهد بود که نقصان و رکود علمی و اختلال را در چنین فردی به بار می آورد.

4-با این همه دلمشغولی که در زمان فعلی بیشتر از زمان شما هم هست، چگونه برای "علم" دل یک دله کنیم؟

شاگرد پویای علم و دانش باید -بقدر امکان و توانائی خود- ریشه هرگونه موانعی که او را از کسب علم و دانش منحرف و به خود مشغول می سازد قطع کند و پیوند و علاقه ها و دلبستگی های مادی را -که میان او و حس دانشجوئی و کمال طلبی و کوشش ها و نیروی تلاشش در تحصیل علم، سدی ایجاد می کند- از هم بگسلد. او باید از نظر آذوقه و خوراک به حداقل - ولو آنکه ناچیز و اندک باشد -و از نظر لباس و جامه به مقدار پوشش بدن- ولو آنکه ژنده و مندرس باشد-(اما آراسته باشد) قناعت و اکتفاء کند.

5- یک دانشجو بهتر است با چه کسانی دوستی و همراهی داشته باشد؟

باید دانشجو از معاشرت با افرادی که او را از مسیر تحصیل و هدفش منحرف، و به خود سرگرم می سازند خودداری نماید؛ زیرا ترک معاشرت با چنین افراد ، از مهم ترین وظائفی است که باید دانشجو با اهتمام کافی آن را رعایت کند. به ویژه با افراد نامتجانس و نامناسب ، و بالاخص با افرادی که کم خرد و تن آسان و بازیگوش می باشند و عمر خویش را به بطالت صرف می نمایند ؛ چون طبع و سرشت آدمی ، حالات معاشران خویش را می رباید و چونان می گردد.

6- شرط موفقیت در امر دانشجویی چیست؟
باید دانش آموختن دانشجو با حرص و ولع و اشتیاق شدید، تواءم باشد و در تمام فرصت های ایام تعطیل -اعم از شب و روز، و لحظه های مسافرت و اقامت در وطن (و بالاخره در هر حال و زمان )- خویشتن را برای اندوختن ثروت های معنوی، تحت مراقبت گرفته و همواره جویای علم باشد. او نباید راضی شود که کمترین لحظه ای از فرصت هایش - جز به مقدار ضرورت- در جهت غیرعلمی اختصاص دهد، از قبیل: خور و خواب و استراحت، استراحتی که از رهگذر آن رفع کسالت نموده و قوای خویش را تجدید کند. باید دانشجو در تحصیلات خود، دارای همتی والا باشد. و با وجود اینکه می تواند اندوخته های انبوه علمی را در خویشتن ذخیره سازد به سرمایه کم و اندوخته های ناچیز علمی قانع نشود. او نباید کوشش خود را به آینده موکول سازد.

7-به نظر شما علوم و اکتساب آنها، دارای مرتبه و اولویتبندی هستند؟

باید دانشجو در تنظیم و ترتیب علم آموزی و تحصیلات، نخست به آن علمی روی آورد که از اولویت بیشتری نسبت به حال و شرائط او برخوردار است. او باید تحصیل خود را از آن علمی آغاز کند که مهمتر و پرارزش تر می باشد. و در ادامه تحصیلات خود، درجات اهمیت علوم و دانشها را به همین ترتیب در مد نظر قرار دهد.

8-چه مقدار علم آموزی برای هر دانشجو را کافی میدانید؟ معیار تعیین حد علم آموزی چیست؟ 

دانشجو باید در مطالعه و بررسی های علمی خود، به همان مقداری اکتفاء کند که قدرت درک و فهم و استعداد او، توانائی برداشت آن ها را دارا بوده ، و ضمنا ذهن و هوش او بدآنها تمایل داشته باشد . او نباید طبع و قوای ذهنی خود را در این رهگذر ، متنفر و خسته و فرسوده سازد.

9-برنامه ریزی اصلی مهم برای موفقیت است. شما چه نکاتی را درمورد داشتن برنامه ریزی موفق به ما توصیه میفرمایید؟

شاگرد باید اوقات و فرصتهای شبانه روزی خود را طبق برنامه تحصیلی خود ، تقسیم بندی و طرح ریزی نماید؛ زیرا این کار یعنی داشتن برنامه روزانه و تقسیم اوقات، موجب برکت و ازدیاد عمر علمی و فرصتهای تحصیلی دانشجو می گردد. شاگرد باید بازمانده عمر خویش را غنیمت بشمارد؛ زیرا بازمانده عمر انسان آنچنان گرانبها است که نمی توان آنرا ارزیابی نموده ، و قیمت و بهائی برای آن تعیین کرد. بهترین اوقات و فرصت ها برای حفظ کردن، سحرها و ساعات پس از نیمه شب. و عالی ترین فرصت برای بحث و گفتگوهای علمی، ساعات بامدادان. و مطلوب ترین موقع برای کتابت و نگارش، اوقات نیمروز. و سودمندترین لحظه ها برای بررسی و مطالعه و مذاکره، شبانگاهان و بازمانده ساعات روز می باشد.

10-بهترین راه برای حفظ دستاوردهای دوران دانشجویی چیست؟

در مورد روایت و نقل کتبی که نزد استاد ، قرائت کرده ، و یا شخصا آن ها را مورد مطالعه قرار داده ، و به ویژه راجع به محفوظات خود - که از لابلای اینگونه کتب فراهم آورده است - اهتمام و عنایت کافی مبذول دارد (و از بذل دقت و امعان نظر در نقل از این کتب ، و نیز نقل محفوظات خود ، دریغ ننماید)؛ زیرا اسانید( 361 ) (یعنی اسناد به رجال و مراجعی که شاگرد در نقل و روایت خود بدآنها متکی است) و روایات و حکایات خود را به آن ها استناد می نماید به عنوان (انساب ) و شناسنامه و مشخصات بنیادی آن کتب تلقی می شود .اگر شاگرد به بررسی و کاوش در محفوظات خود- که از کتب مختصر و نوشته های فشرده فراهم آورده است - موفق گردد و به ضبط اشکالات موجود و نکات پرارزش و سودمند آن ها دست یابد، باید از مرحله اختصار و فشردگی ، به بحث و تحقیق درباره کتب و مطالب مبسوط و گسترده تر و بزرگ تر از کتاب های قبلی، یعنی کتب مفصل، منتقل گردد. این انتقال باید با بررسی های دقیق و اهتمام و کوشش های مستمر و مستحکمی، همراه باشد و باید نکات باارزش و مسائل دقیق و شاخه و برگ های جالب و کیفیت حل مشکلات ومسائل پیچیده علمی و جهات امتیازات مسائل متشابه مربوط و تمام علوم و فنونی را که دست اندر کار مذاکره آن ها است، و در ضمن مطالعه کتب و یا از طریق استفاده و استماع از استاد ، بدآنها دست یافته است آن ها را از طریق تعلیق و نگارش ضبط نماید.

11-چگونه دانشجو میتواند بیشترین بهره را از وجود درس استاد و تدریس او ببرد؟

باید شاگرد ضمن پیش مطالعه و ایجاد آمادگی مستمر، ملازمت و همبستگی خویش را با جلسه درس، و بلکه در صورت امکان با هر نوع جلسات استاد، حفظ کند؛ زیرا در سایه این همبستگی، خیر و برکت مراتب تحصیل علم و ادب ، رو به فزونی گذاشته و شاگرد بیش از پیش به نکات سودمند و متنوعی دست می یابد که شاید ممکن نباشد این نکات را از لابلای کتب و دفاتر علمی بازیافت.(دسترسی به این نکات سودمند به وقت و فرصت فراوانی نیاز دارد تا بتوان به برخی از آنها در کتب و نوشته ها آگاهی پیدا کند . ولی استاد در طی جلسات علمی ، بیشترین نکات ارزشمند را بی دریغ و بدون زحمت؛ در اختیار شاگرد قرار میدهد)

12-با توجه به کثرت استادان، چگونه استاد مناسب برای خود بیابیم؟

باید دانشجو - پیش از هر چیز - درباره کسی که سرمایه علمی خویش را از ناحیه او به دست می آورد، و حسن خلق و آداب و آئین های رفتار خود را تحت رهبری او فراهم می کند، مطالعه و بررسی نماید، (یعنی درباره استادش تحقیق کند که از لحاظ علمی و اخلاقی در چه پایه ای قرار دارد)؛ زیرا اگر ما در نظر گیریم که استاد می خواهد شاگرد خود را تربیت کند ، و آلایشها و خویهای پست، و ریشه های رذائل اخلاقی را از دل و جان او بزداید و بر کند ، و خلقهای نیکو و فضائل اخلاقی را جایگزین آن ها سازد، این کار و کوشش استاد درباره شاگردش، همانند کار و کوشش زارع و کشاورزی است که می خواهد خس و خار را از زمین کشاورزی، ریشه کن ساخته و گیاههای هرز و زیانبخش را از محیط کشاورزی خود از بیخ و بن بر کند تا کشته و زراعت او به خوبی از زمین سر بر آورده و به نحو مطلوبی بروید و رشد و نمو و برکت و فزونی آن، کامل گردد (و در سایه این کوشش ، به محصولی مرغوب و مطلوب دست یابد). هر استادی نمی تواند واجد چنین اوصاف و خصوصیاتی باشد. استادانی که واجد شرائط مذکور باشند شدیدا در اقلیت قرار دارند؛ زیرا استاد واقعی حقا جانشین پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله ) و نائب رسول خدا است . هر فرد عالم و دانشمندی،در خور احراز مقام نیابت از رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله ) نیست.

13- استاد چه نقشی برای زندگی دانشجو ایفا میکند؟

باید دانشجو معتقد باشد که استاد، پزشک درمان بخش بیماری او است؛ زیرا او سعی می کند روح و روان شاگرد را به مجرای طبیعی آن بازگرداند. به همین جهت به هیچوجه، شایسته نیست که از فرمان و اشاره او سرپیچی کند . مثلا اگر به دانشجو گفت : فلان کتاب را بخوان، و درس و مطالعه خود را به همین مقدار، محدود ساز و بدان قناعت کن . اگر دانشجو از این فرمان استاد ، سر باز زند ، به منزله بیماری است که با پزشک معالج خود در طرز درمان خویش به جدال و مخالفت برمی خیزد و او را تخطئه می کند.

14- به نظر شما با رعایت چه شرایطی بیشترین تأثیر را از بیان استاد میگیریم؟

دانشجو باید با دیده تکریم و احترام به استاد خویش بنگرد و از عیوب او چشم پوشی کند. (یعنی با دل و زبانش از او خرده گیری نکند)؛ زیرا اگر شاگرد با چنین دیدگاهی احترام آمیز به استاد خود بنگرد می تواند به بهره گیری از استاد و نفوذ و ثبات بیان و گفتار او در ذهنش کمک نماید.

15-تواضع و قدردانی؛ از ویژگیهای دانشجو مقابل استاد است. مقدار آن را چقدر میدانید؟

باید دانشجو -فزون تر از آن مقداری که ماءمور به تواضع و فروتنی نسبت به علماء و دانشمندان، و دیگر اصناف مردم است- در برابر استاد خود ، متواضع و فروتن باشد. او باید در برابر مقام علم و دانش نیز اظهار خاکساری کند تا در سایه این فروتنی و خاکساری ، به علم و معرفت دست یابد. باید او بداند که اظهار ذلت و خاکساری در برابر استاد ، نوعی عزت و سرفرازی است . خضوع شاگرد در برابر استاد، افتخاری است برای او ، و تواضعش موجب رفعت و بلندپایگی او می گردد.دانشجو نباید راءی و نظریه استاد را مردود ساخته و با او با چهره و رفتار و گفتاری آمرانه مواجه گردد. او نباید بر خلاف نظریه استاد ، اشاره کند. باید چنین بیندیشد که استاد او حق و صواب را بهتر از او می شناسد. باید خطاب و جواب دانشجو به استاد، و گفتار او درباره وی - چه در حضور و چه درغیاب او - تواءم با تجلیل و تکریم باشد. و شاگرد ضمن سرمشق قرار دادن استاد برای خویش، باید از استاد-به خاطر اینکه او را به اموری موفق ساخته است که دارای فضیلت است -تشکر نماید، باید از او سپاسگزاری کند که- به خاطر مشاهده کمبودها و نقائص، و کارهائی که نقص و عیب به شمار می روند و عارض شدن روح کسالت و تن آسانی و مشاهده قصور و نارسائیهای موجود در او و امثال آن ها- وی را مورد توبیخ قرار داده است.

16-گاهی بنا به هر دلیلی، ممکن است استاد تندخو یا پریشان خاطر باشند. بهترین رفتار و تحلیل یک دانشجو در این مواقع چه میتواند باشد؟

باید شاگرد در برابر جور و جفای استاد و تندرویهای اخلاقی او، خویشتن داری و شکیبائی خود را حفظ کند. این حالت روانی و اخلاقی استاد نباید مانع ملازمت و همبستگی شاگرد با او گردد و شاگرد، حسن نیت خود را نسبت به استاد از دست دهد، و نباید در او این عقیده به وجود آید که استاد او فاقد کمالات علمی و اخلاقی است.

17-گاهی با نظر مساعد خود استاد شروع به پژوهشی علمی و یا جلسه خصوصی و حلقه های علمی میکنیم اما بر حسب شرایط، ممکن است گاهی ایشان آمادگی شرکت در گفتگو با ما را نداشته باشد. بهترین رفتار دانشجو در این شرایط چیست؟

اگر شاگردی تصمیم گرفت که در جلسه خصوصی استاد شرکت کند و به شرکت در آن، موفق گردد، در صورتی که ببیند کسی با استاد مشغول گفتگو است و حاضران جلسه، همزمان با ورود او سکوت کنند، با اینکه ببیند استاد به تنهائی مشغول اقامه نماز و یا تلاوت قرآن است و یا سرگرم ذکر پروردگار متعال و یا مطالعه و تحقیق و نوشتن می باشد،و پس از فراغت، با او صحبتی نکرد و یا با او صحبتی کرد؛ ولی از بسط سخن با او خودداری نمود، صرفا بر او سلام کند و به سرعت از نزد او خارج گردد ؛ مگر آنگاه که خود استاد، او را وادار به توقف و درنگ نماید.

18-اگر استاد دیر آمد، دانشجو میتواند برود؟

اگر شاگرد، وارد جایگاه تدریس گردد و مشاهده کند که هنوز استاد در آنجا حضور بهم نرسانده است، باید به انتظار استاد بنشیند (و به خاطر تاءخیر استاد، محل درس را ترک نگوید)؛ زیرا هر درسی که از دست می رود قابل جبران نخواهد بود، و عوض ندارد ، یعنی هیچ کاری نمی تواند درس از دست رفته را جبران نماید.

19-پس از پایان زمان کلاس، میتوانیم برای سؤالاتمان، به ایشان مراجعه کنیم؟

شاگرد نباید شب هنگام و بی موقع ، وارد بر استاد گردد و در منزل او را بکوبد تا او را از خانه بیرون بکشد. اگر فهمید که استاد در خواب و استراحت بسر می برد باید درنگ کند تا بیدار شود و یا از راهی که آمده است برگردد و دوباره مراجعه کند. البته اگر شاگرد صبر کند بهتر است.

20-در هنگام تدریس استاد، چگونه باشیم تا ادب دانشجویی را رعایت کرده باشیم؟

یکی از مهمترین وظائف دانشجو این است که با اشتیاق و علاقه به سخنان استاد، گوش فرادهد و نگاهش را در او متمرکز سازد، و با تمام وجودش بدو روی آورده، و با دقت در گفته های استاد بیندیشد و آن را در ذهن و حافظه خویش نگاهدارد تا او را ناگزیر به اعاده سخن نسازد. و بی جهت و بدون ضرورت، نگاه خود را از استاد برنگرفته و به این سو و آن سو ننگرد، و به چپ و راست و بالا و پائین و پس و پیش - بدون ضرورت و نیاز -نگاه نکند. به ویژه در آن لحظاتی که با استاد گفتگو می نماید و یا استاد با او صحبت می کند، این نگاههای پریشان از او سر نزند.

21-اگر لازم به سخن گفتن نزد استاد شد، چگونه با استاد سخن بگوییم؟

باید شاگرد - بدون نیاز و ضرورت - صدای خویش را خارج از اندازه بلند نسازد . او نباید در محضر استاد با دیگران ، نجوی نماید ، و به اصطلاح: در گوشی و پنهانی صحبت نکند ، و به هیچیک از حاضران فشار نیاورد ، زیاده از حد و بدون نیاز و ضرورت، سخن نگوید و پرحرفی نکند . سخنی بر زبان جاری نسازد که دیگران از آن به خنده افتند و یا در آن ، حرف زشت و رکیک و ناسزائی وجود داشته و یا متضمن سوء برخورد و یا سوء ادب و نزاکت باشد، بلکه اساسا نباید در محضر استاد - بدون اینکه از او پرسشی کنند و یا از استاد ، کسب اجازه کند - راءسا لب به سخن بگشاید.

22- چگونه از استاد خویش، سؤالات و ابهامات خویش را بپرسیم؟ همچنین؛ اگر کسی سؤالی را پرسید که ما جوابش را میدانستیم، میتوانیم در محضر استاد و برای اینکه وقت و انرژی ایشان کمتر گرفته شود، ما پاسخ بگوییم؟

نباید شاگرد در شرح و توضیح مساءله ای و یا برای پاسخ به سؤال خود( و یا دیگران بر استاد پیشدستی کند. به ویژه اگر سؤ ال از سوی دیگران مطرح شود ، و استاد نیز در پاسخ به آن، درنگ نماید باید شاگرد از پیشتازی در جواب در محضر استاد، خودداری کند (تا از این طریق، حرمت استاد را حفظ نماید). همچنین سزاوار نیست شاگرد ، راجع به مطالبی که آنها را می داند، سؤال و پرسش خود را درباره آنها تکرار نموده و نکاتی را که قبلا آنها را بازیافته بود راجع به آنها از استاد، توضیح مکرر را درخواست کند؛ زیرا تکرار سؤال و اعاده درخواست توضیح، باعث اتلاف وقت و یا احیانا، موجب دل سردی و افسردگی خاطر استاد می شود. اما باید توجه کرد که شاگرد نباید -در مورد مسائل و مشکلات پیچیده علمی- از پرسش نمودن، احساس شرم و حیاء کند؛ بلکه باید با کمال جراءت و شهامت از استاد خود در مورد آن مسائل، توضیح کامل را درخواست کند؛ چون ظرافت و تنکی چهره به هنگام پرسش، سرانجامش نقصان و ضعف و کم توانی علمی است .اگر استاد - درباره یک مطلبی که هدف آن برای شاگرد کاملا واضح و روشن نیست - سؤ ال کند، مثلا به او بگوید: آیا مطلب را فهمیدی؟ نباید در پاسخ او بگوید : آری فهمیدم ؛ زیرا با چنین پاسخی، مرتکب دروغ شده ، و نیز از درک و فهم سخن صحیح استاد، محروم می ماند؛ (چون اگر بگوید نفهمیدم استاد برای او توضیح می دهد، و بدین طریق کمبود و نارسائی درک و فهم خویش را جبران می نماید). شاگرد نباید از اظهار عدم اطلاع و اعتراف به عدم درک مطلب، احساس شرم و حیاء کند ؛ زیرا اگر او با شهامت به قصور و عدم درک خود اعتراف نماید و خواهان توضیح مطلب و اثبات آن گردد از رهگذر آن ، مصالح آنی و آتی خویش را تاءمین می کند.شاگرد قبل از آنکه درس خود را حفظ و از بر کند ، باید به تصحیح دقیق آن در نزد استاد خویش و یا هر فرد دیگری - که استاد، او را برای اینکار تعیین می کند و می تواند او را یاری دهد - اهتمام ورزد . و سپس به حفظ و از بر کردن دقیق، سرگرم شود و محفوظات خود را به خوبی و درستی تکرار نماید.

باز هم سپاسگزاریم از وقتی که برای صحبت ما ما اختصاص دادید. در پناه خدا باشید.

منبع: آداب تعلیم و تعلم در اسلام نوشته شهید ثانی، ترجمه و گزارش محمدباقر حجتی

۹۵/۰۹/۱۶

نظرات  (۱)


در حال حاضر روز دانشجو بیشتر تسلیت گفتن داره تا تبریک! تسلیت به دانشجو! به استاد! به مسئولین و تصمیم گیرنده ها و...
و تبریک به غیردانشجوها که هر روز روزشونه و "زندگی" میکنند!!!!
پاسخ:

سلام.

قصه دانشجویی و استادی و مسؤولیت داری ماها از وقتی تلخ شد که هزار چیز دیگه برامون مهم شد که ربطی به "دانشجویی"، "استادی" و "مسؤولیت سازمانی" نداره.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی