گزارش جلسات گروه
دهمین جلسه گروه در سال95
با سلام
جلسه این هفته در ساعت 8 تا 9 روز سه شنبه 01/ 04/ 1395، در گروه علوم تربیتی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه اصفهان با حضور دکتر نوروزی و خانم ها فاطمه داوری و ساجده رضوی زاده، در سه بخش نکات تربیتی قرآنی، یاسپرس و روش تحقیق برگزار شد.
در بخش اول در مورد خود انسان و مسئول بودنش صحبت شد و به این نکته اشاره شد که گرچه در قرآن از شرایط و امکانات و محیط بیرونی صحبت کرده و این ها را نیز موثر دانسته و آن را نفی نکرده است اما هیچ گاه مسئولیت اعمال فرد نیز به عهده دیگران گذاشته نشده است و هر کسی مسئول امور خودش است و برای رشد باید فرد بر روی خود کار کند. توجیهاتی که افراد برای اعمال خود و یا کم کاری هایشان مطرح می کنند و رو به شرایط بیرونی است، پذیرفته نیست و هر کسی باید وظایف خود را عهده دار شود. البته در جامعه چالش هایی در برابر فرد ایجاد می شود اما فرد باید بتواند با تکیه بر نیروی درون خود، آن را حل کند و به خود و دیگران آسیب نزند( هیچ کسی بار گناه دیگری را به دوش نمی گیرد).
در بخش دوم که بحث حول محور یاسپرس می چرخید، به برخی از نکات از فلسفه اگزیستانسیالیسم پرداخته شد. تأکید بر وجود انسان(تقدم وجود بر ماهیت)، تأکید بر آزادی انسان، عبور از امکان برای رسیدن به واقعیت(حقیقت وجود انسان عمل است)، بررسی انسان به صورت انضمامی، مخالفت اگزیستانسیالیسم با ایده آلیسم به ویژه از نوع هگلی آن، مخالفت این فلسفه با مفاهیم کلی، فردی و جزئی بودن حقیقت، عدم جدایی نظر و عمل در این فلسفه(اما اصالت با عمل است) و... نکاتی بود که به آن اشاره شد. یاسپرس وجود را مربوط به قلمرویی می داند که ما در خود احساس می کنیم و تحت هیچ مفهوم کلی و یا مقوله ای خاص قرار نمی گیرد. از نظر وی وجود در ارتباط با متعالی یا خدا معنای حقیقی خویش را باز می جوید. یاسپرس به مکتب های ایده آلیسم و پوزتیویسم ایراد می گیرد و می گوید این مکاتب تلاش کرده اند تا نظری کلی و عام درباره حقایق عالم ارائه دهند و در نتیجه فردیت و هستی را نادیده گرفته اند. برای تکمیل تر شدن بحث یاسپرس جلسه بعد نیز با همین موضوع خواهد بود.
در بخش سوم و روش تحقیق به بررسی الگوی کلایزی پرداخته شد. الگوی کلایزی بعنوان شیوه ای از تحلیل محتوا در روش های تحقیق کیفی از نوع پدیدارشناسی توصیفی است که در پی شناسایی معانی ذاتی و تغییر ناپذیر مسأله تحت بررسی، مورد استفاده قرار میگیرد.
مراحل تحقیق در این شیوه اینگونه است:
1: طرح سؤال پژوهشی.
2: نمونه گیری.
3: جمع آوری داده ها.
4: تحلیل داده ها. که این مراحل سیر خطی نداشته، شیوه رفت و برگشتی دارد. در تحلیل داده ها طبق الگوی کلایزی می توان در هفت گام به تحلیل و بررسی داده ها پرداخت:
آ-4: خواندن تمامی اطلاعات به منظور انس با آنها.
ب-4: استخراج جملات مهم از داده ها.
پ-4: تلاش برای فهم جملات مهم که به مرموله کردن معانی موسوم است.
ت-4: دسته بندی مفاهیم به دست آمده از متون مختلف در خوشه های موضوعی(مقوله ها). با توجه به دو نکته: الفت: مراجعه به موضوعات اصلی برای اعتبارسنجی خوشه ها. ب: عدم چشم پوشی نسبت به تناقضات موجود در داده ها.
ث-4: تلفیق نتایج در قالب یک توصیف جامع از موضوع پژوهش.
ج-4: فرموله کردن نتیجه توصیف جامع پدیده تحت مطالعه به شکل یک بیانیه صریح و روشن از ساختار اساسی پدیده تحت مطالعه که تحت عنوان «ساختار ذاتی پدیده» نامگذاری می گردد.
چ-4: مراجعه به افراد و یا پدیده های تحت مطالعه و مصاحبه و یا بررسی مجدد داده ها و تطبیق نتایج با آنچه درد این مرحله بدست می آید، بررسی اعتبارسنجی یافته ها و سپس وارد کردن پیشنهادهای برآمده از نمونه به گزارش نهایی یافته ها از ماهیت پدیده.
معصومین علیه السلام با علم به سرنوشتی که داشتند و امید بی اندازه ای که از این علم حاصل میشد، مقاوم و محکم مقابل عوامل بیرونی ایستادند و راهی را رفتند که به تحقق علمشان انجامید ما چنین علمی نداریم. در حد مسأله ای کلی میدانیم که اگر فلان طور رفتار کنیم فلان سرنوشت را خواهیم داشت و اگر فلان گونه رفتار کنیم فلان طور میشود. هیچ جو کاملاً مشوق و وعده کاملاً مصداق دار و درون جسمی و روحی سامی مانند ایشان برای ما وجود ندارد. عوامل بیرونی بر ما اثرگذاری بیشتری دارد تا بر آنها.
پس اینطور در مورد توجیه سخن نگوییم. صدها عامل وجود دارد...