گزارش جلسات گروه
دومین جلسه مطالعاتی گروه
این جلسه روز سه شنبه1395/01/31، ساعت 10 تا 12 برگزار شد.
حاضرین در جلسه: دکتر نوروزی و خانم ها رجبی، فریدزاد، عسکرپور و رضوی زاده
موضوع بحث: هگل و اندیشه ها و آثارش
هگل فلسفه سخت و پیچیده ای دارد و به همین خاطر امید است تا آن جا که اندیشه هایش مطالعه شده است بتوان حق مطلب را ادا کرد. در این جلسه خانم رجبی اشاره ای به بحث زیباشناسی هگل داشت و به نکاتی از آن اشاره کرد که برخی از آن ها از این جمله بود:
زیباشناسی بخش جداناپذیر فلسفه هگل است. او از سالهای جوانی از هنر و زیبایی آن سخن گفته و در برخی آثار اساسی خود همچون «پدیدارشناسی روح» و «دایرهالمعارف علوم فلسفی» مسائل آن را تفسیر و توضیح کرده است. رویکرد هگل به مسائل زیباشناسی، پویا (دینامیک) است؛ یعنی او از پیشینیان و همعصران خود، بهشیوه انتقادی بهره گرفته است. طبیعی است که هگل مسئله تضاد میان حکم شناختی و قضاوت زیباشناسی را در نظر داشته و در فلسفه هنر خود آن را لحاظ کرده و به سهم خود به آن واکنش نشان داده است. (این نکته در «گزارش از زیباشناسی» او بازتابانده شده است.)
هگل، جهان هستی، قلمرو اجتماعی و عالم فکری را در مناسبت با ایده (اندیشه) عینی که انعکاس فلسفی آنهاست، بررسی نظری میکند. این ایده، تبلور فعالیت آگاهانه انسان است که هگل از برآورد این فعالیت منتزع کرده و آن را به عنوان یک اصل ناظر بر حرکت چیزها و کنشهای آدمی دانسته است. ایده - به معنایی- برداشتی است که نمایندگان ایدئالیسم فلسفه کلاسیک آلمان، از کلیتی که از تفکر درباره امور جهان منتجشدنی است، داشتهاند؛ ایدهای که برخوردار از وجود و حرکت مستقل و منطقی خود در تاریخ است.ایده مطلق، مرحله آغازین، مرحله طبیعت و مرحله روح مطلق را از سر میگذراند. برترین مرتبت آگاهی انسان از این ایده به ترتیب در هنر، دین و فلسفه (علم) تجلی شناختی مییابد. برای آنکه ایده، فلسفی شود باید مراحل پیش از آن را در هنر و دین از سر بگذراند. هنر، نخستین مرحله استقلال اندیشه (ایده) است. اثر هنری حامل اندیشه (ایده) هنری است که درونمایه آن را تشکیل میدهد. هگل زیبایی و شناخت را در تعارض با یکدیگر نمینگرد؛ معتقد نیست که ذائقه نابِ مبرا از هرگونه عنصر شناخت و شناخت به دور از عنصر ذوق میتواند وجود داشته باشد؛ در نظر او شناخت هنری از زمره کارکردهای اثر هنری در تاریخ بوده و تحول اجتماعی خود را داشته است.
در ادامه بحث خانم رضوی زاده اشاره ای به پیشگفتار آقای حمید عنایت در کتاب خدایگان و بنده که بخش کوچکی از کتاب پدیده شناسی روح هگل است، داشت. او بر این باور است که سیر تکامل ذهن آدمی در سراسر تاریخ با همه اختلاف هایی که مراحل گوناگون آن با هم دارند رشته پیوسته و استواری را تشکیل می دهد که از مجموع آن کل حقیقت پدیدار می شود. و «پدیده شناسی روح» در واقع گزارش خصوصیات این مراحل و ارتباط آن ها با هم و چگونگی پیدا شدن هر مرحله از بطن مرحله پیشین است. او این مفهوم را شناخت جریان توالی صور ذهنی یا صوری که تجربه وجدان و آگاهی انسان در ضمن آن ظاهر می شود، می داند.
از نظر او حقیقت فلسفی با حقایق ریاضی فرق دارد و احکام بی جان وجامد ریاضی چون نه با کیفیت بلکه با کمیت امور سر و کار دارد هیچ گاه ما را به حقیقت نمی رساند.
کوژو منطق جدلی(معنای روش جدل این نیست که جمله یا حکم واحدی در یک زمان هم مطلبی را ایجاب و هم نفی کند) را یکی از عناصر اساسی فلسفه او می داند. هگل بیان حقایق فلسفی را به صورت مطلق احکام و قضایا نادرست می داند.
پدیده شناسی روح او در دو بخش است که بخش اول مراحل سیر تکامل ذهن انسان قطع نظر از رابطه آن با جامعه و مقام آن در سیر تاریخی زندگی انسان است و بخش دوم وضع انسان را در رابطه اش با جامعه و تاریخ مطرح می کند.
این ها نکاتی بود که در این جلسه به آن اشاره شد. جلسه بعد ادامه همین بحث و تکمیل نکات مطرح شده، خواهد بود.
با تشکر از همراهی دکتر نوروزی و دیگر دوستان