با فلسفه تا تربیت

جمعی از دانشجویان فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه اصفهان

با فلسفه تا تربیت

جمعی از دانشجویان فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه اصفهان

با فلسفه تا تربیت

«با دانشجو فراتر از درس کار کنید. با او ارتباط برقرار کنید؛ او را وادار به کار کنید و زمینه‌های تحقیقی را با او در میان بگذارید. مذاکره علمی بین استاد و دانشجو مطلب بسیار مهمّی است.» مقام معظم رهبری۱۳۸۱/۰۸/۲۲


قراری است بین اساتید و دانشجویان.
اینجا،محلی برای تفکر،تحقیق وتبادل نظرآزاد.
از ابتدای فلسفه تا اوج تربیت.
قرار ما اینجاست...

آخرین مطالب
آخرین نظرات
  • ۸ مرداد ۹۸، ۱۹:۵۳ - Fatih Emlak
    teşekkür
  • ۳۰ آبان ۹۶، ۰۸:۰۴ - پوریا قلعه
    ممنون

گزارش جلسه32

دوشنبه, ۲۵ آبان ۱۳۹۴، ۰۷:۱۲ ق.ظ


تاریخ: 24 / 8/ 1394  یک­شنبه. ساعت 7 تا 10

مکان : دانشکده علوم تربیتی دانشگاه اصفهان

حاضرین: آقای دکتر نوروزی و خانم ها  داوری، رضوی زاده، رجبی، شریف و عسگری.

 

قسمت اول: نکته تربیتی

در ادامه بحث از ویژگیهای جبهه اهل حق، در این جلسه آقای دکتر به دو ویژگی غیرت  و حماسه اشاره کردند. این دو صفت در داستان عاشورا و زندگی امام حسین بررسی شد و به تبیین حماسه در موقعیت های مختلف پرداخته شد. صلح امام حسن، قیام امام حسین هر کدام نمودی از غیرت و حماسه است.

قسمت دوم: اندیشه های اسپینوزا

در این قسمت قسمتهایی از کتاب اصلاح فاهمه اسپینوزا  ارائه شد. اسپینوزا در رساله ی اصلاح فاهمه چهارمرتبه برای ادراک نام می برد: مرتبه ی اول از طریق مسموعات است مثل اینکه من فلان روز به دنیا آمده ام. مرتبه ی دوم معرفتی است که از طریق تجربه ای مبهم حاصل می کنیم مثل من روزی خواهم مرد و یا آب قابلیت خاموش کردن آتش را دارد. مرتبه ی سوم ادراکی هست که در آن ذات چیزی از چیزی دیگر استنتاج می شود، ولی نه به نحو مقتضی مثل هر حادثه ای علتی دارد. مرتبه ی چهارم شیء فقط با ذات خود، یا با شناخت علت قریب خود، ادراک می شود. مثل علم ریاضی.

قسمتهایی از کتاب اخلاق اسپینوزا هم ارائه شد.«وحدت وجود»  مشهورترین نظریه اسپینوزا و مهم ترین محصول تلاش فکری او در ارائه تفسیری روشنگرانه از جهان هستی است. در ابتدای این تئوری که در کتاب «اخلاق» مورد بحث قرار گرفته، اسپینوزا ابتدا به تعاریف می پردازد: جوهر، صفت  و حالت جوهر . «جوهر (مبدأ)» همان علت العلل یا چیزی است که هستی خود را که گرو هستی غیری نمی یابد لذا مفهوم جوهر مفهومی جز خود را اقتضا نمی کند و تنها به واسطه خودش دریافته می شود. «وجود» هر موجود، عدمی را هم متصور می سازد مگر جوهر که بدون مسلم دانستن وجودش، غیر قابل پنداشت می گردد. اسپینوزا مقصود خود را از «صفت» چنین بیان می دارد که: جوهر، بی نهایت صفت دارد که بیانگر ماهیت ذاتی جوهرند و ما همه آنهار را نمی شناسیم. و بالاخره، «حالت» بعدی از صفت است که مانند خود آن یا جوهر، سرمدی (لایتناهی) نیست بلکه متناهی و مقیّد به زمان است. در این جلسه در مورد وجود در فلسفه اسپینوزا ، وحدت وجود و ... بحث شد.
با تشکر از ارائه بحث توسط خانم شریف و رجبی و حضور دوستان و وقت گذاری آقای دکتر نوروزی.


۹۴/۰۸/۲۵

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی