با فلسفه تا تربیت

جمعی از دانشجویان فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه اصفهان

با فلسفه تا تربیت

جمعی از دانشجویان فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه اصفهان

با فلسفه تا تربیت

«با دانشجو فراتر از درس کار کنید. با او ارتباط برقرار کنید؛ او را وادار به کار کنید و زمینه‌های تحقیقی را با او در میان بگذارید. مذاکره علمی بین استاد و دانشجو مطلب بسیار مهمّی است.» مقام معظم رهبری۱۳۸۱/۰۸/۲۲


قراری است بین اساتید و دانشجویان.
اینجا،محلی برای تفکر،تحقیق وتبادل نظرآزاد.
از ابتدای فلسفه تا اوج تربیت.
قرار ما اینجاست...

آخرین مطالب
آخرین نظرات
  • ۸ مرداد ۹۸، ۱۹:۵۳ - Fatih Emlak
    teşekkür
  • ۳۰ آبان ۹۶، ۰۸:۰۴ - پوریا قلعه
    ممنون

گزارش جلسه بیست و هفتم

دوشنبه, ۲۰ مهر ۱۳۹۴، ۰۷:۱۴ ق.ظ

تاریخ: 19/ 7 / 1394  یک­شنبه. ساعت 7:30 تا 9:30

مکان : دانشکده علوم تربیتی دانشگاه اصفهان

حاضرین: آقای دکتر نوروزی و دانشجویان: خاقانی، رجبی، شریف، شفیعیون، منیره عابدی  و عسگری، 


قسمت اول: نکته تربیتی

در این قسمت آقای دکتر نوروزی در ادامه بحث جلسه قبل به بیان و توضیح برخی از ویژگی های ایجابی افرادی که در جبهه حق هستند پرداختند. شجاعت و بصیرت و ژرف اندیشی دو ویژگی اساسی بود که از بعد تربیتی و اجتماعی بررسی شد و موانع و آفات آن بیان گردید.

 قسمت دوم: فلسفه غرب

موضوع: ادامه اندیشه های دکارت

منابع: کتابهای دکارت شامل: گفتار در روش؛ قواعد هدایت ذهن، تاثرات نفس

1. اثبات جوهر نفس  و خدا

دکارت  بر اساس روشی که بنا می نهد به جست وجو می پردازد. اولین دستاورد وی این است که حتی اگر به همه چیز شک کنم، شخص خودم که دارم به این چیزها فکر می کنم باید چیزی باشم. و از این جا به اولین اصل فلسفه اش می رسد: می اندیشم پس هستم. سپس در بررسی این که من چه هستم خود را جوهری اندیشنده می بیند که هستی اش محتاج مکان و قائم به ماده نیست.

بر اساس این اصل، وی برای دستیابی به یقین، قاعده ای کلی را در نظر می گیرد: هر چه را به روشنی و آشکاری دریابم حقیقت است. برای رسیدن به چنین یقینی باید تصوری از کمال داشته باشیم که توسط موجودی کامل (خدا) در ما گذاشته شده است. ما به کمالاتی علم داریم که خود فاقد آنیم. پس باید وجود دیگری باشد که این کمال از او کسب شده باشد و اگر این کمال را از خود می گرفتیم، می توانستیم تمام کمالات دیگر را نیز از خود به دست آوریم و همه کمالات خدا را داشته باشیم.

2. تفاوت انسان و حیوان:

انسان ها افکاری دارند و می توانند آنها را با علایم و حرکاتی به دیگران بفهمانند. اما حیوانات فاقد عقل و اندیشه اند و بیشتر به ماشینهایی شبیهند که به طور مکانیکی حرکت می کنند. یعنی هیچ بهره ای از نفس و عقل ندارند.

3. ویژگی های نفس ناطق:

1. نمی تواند مانند چیزهای دیگر از ماده برآمده باشد. بلکه مخلوقی جداگانه است.

2. با بدن پیوستگی کامل دارد نه این که فقط عامل حرکت آن باشد.

3. مستقل از بدن است و لذا از بین نمی رود و علت دیگری هم برای فنای آن وجود ندارد لذا جاویدان است.

4. قواعد هدایت ذهن

1. ضرورت توجه به پیوستگی علوم

2. ضرورت تلاش برای شناخت اشیایی که قوای ذهنی ما می تواند به شناخت یقینی آن برسد و کنار گذاشتن معارف احتمالی و مشکوک

3. ضرورت پرداختن به موضوعاتی که خود با صراحت و روشنی دیده ایم و با اطمینان استنتاج کرده ایم نه موضوعاتی که دیگران اندیشیده اند.

4. ضرورت استفاده از روش در نیل به حقیقت

5. ضرورت رعایت ترتیب اشیا و تبدیل قضایای پیچیده به قضایای ساده و شروع از قضایای ساده

6. ضرورت کشف وابستگی اشیا به یکدیگر 

و.... 

۹۴/۰۷/۲۰

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی