با فلسفه تا تربیت

جمعی از دانشجویان فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه اصفهان

با فلسفه تا تربیت

جمعی از دانشجویان فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه اصفهان

با فلسفه تا تربیت

«با دانشجو فراتر از درس کار کنید. با او ارتباط برقرار کنید؛ او را وادار به کار کنید و زمینه‌های تحقیقی را با او در میان بگذارید. مذاکره علمی بین استاد و دانشجو مطلب بسیار مهمّی است.» مقام معظم رهبری۱۳۸۱/۰۸/۲۲


قراری است بین اساتید و دانشجویان.
اینجا،محلی برای تفکر،تحقیق وتبادل نظرآزاد.
از ابتدای فلسفه تا اوج تربیت.
قرار ما اینجاست...

آخرین مطالب
آخرین نظرات
  • ۸ مرداد ۹۸، ۱۹:۵۳ - Fatih Emlak
    teşekkür
  • ۳۰ آبان ۹۶، ۰۸:۰۴ - پوریا قلعه
    ممنون

قرار جمعه ها

جمعه, ۶ شهریور ۱۳۹۴، ۰۶:۰۰ ق.ظ







  لُپ اخلاق دو کلمه است:

مرنج و مرنجان! 

و در این دو کلمه دریایی از معانی و معرفت نهفته است.



ملا علی همدانی که از علمای طراز اول همدان بود، خدمت شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی رسید و از ایشان تقاضای موعظه کرد. حاج شیخ حسنعلی فرمودند: « مرنج و مرنجان»

مرحوم ملا علی همدانی گفت: خوب! «مرنجان» راحت است؛ ما کاری می کنیم که خودمان را بسازیم و کسی را از خود ناراحت نکنیم. اهانت به کسی نمی کنیم، غیبت کسی را نمی کنیم و ... این را می شود، اما « مرنج» را چه کار کنیم؟ کسی به ما بدی می کند، غیبت مان را می کند، پول مان را می خورد، قهرا انسان رنجش پیدا می کند. می شود چنین چیزی که انسان نرنجد؟

حاج شیخ حسنعلی اصفهانی فرمودند: بله! مرحوم آخوند ملاعلی همدانی پرسید: چطور؟ حاج شیخ حسنعلی فرمودند: « خودت را کس ندان» عیب کار ما همین جاست. ما خودمان را کسی می دانیم، به ثروت مان، به علم مان، به ریاست مان، به هر چیزی می بالیم. لذا هیچ کس جرات ندارد به ما « تو» بگوید!

۹۴/۰۶/۰۶

نظرات  (۱۳)

سلام و صبح آدینه تان به خیر.
واقعا مرنج خیلی سخت تر است از مرنجان. یکی از دلایل اصلی مشکلات خانوادگی و ... انتظارهایی از دیگرانه که برآورده نمیشه.
چقدر حرف ارسطو درباره دوستی برام تداعی شد: اینکه بالاترین نوع رابطه با دیگران، رابطه ای است که در آن انتظاری نداشته باشی، خودت را نبینی و تنها به دنبال منفعت رساندن به دیگران باشی.
سلام
تو بحث شدن و تربیت فرد، هم مرنج خیلی سخته هم مرنجان خیلی سخته. تو جامعه ما که فکر کنم خیلی بیشتر سخته. اما حرف این علمای بزرگ رو به خودسازی و فرد درسته. اما بحث جامعه و تاثیر عمل فرد بر جامعه جنله های تربیتی و اجتماعی دیگه هم داره مثلا وقتی شما سرت بندازی پایین کارت بکنی ادما نا لایقی هر غلطی دلشون خواست میکنن بعدم بی تربیتیایی خودشون توجیه میکنن. پس یه جایی لازمه یکی باشه ادبشون کنه

سلام.
«مرنج و مرنجان» بیشتر در مسیر خودسازی فردی و خانوادگی هست. رو به اجتماع طبق توضیح استاد شاید باید گفت: « برنج و برنجان!»

ولی وقتی برنجان در اجتماع خوب جواب میده، که قبلش در حوزه فردی مرنج و مرنجان تحقق پیدا کرده باشه. در غیر این صورت هدف « برنج و برنجان» جامعه بیشتر حفظ منافع فردی و گروهی میشه...
سلام من اینا نگفتم خانم رجبی
اما یه طرفه دیدن قضایا هم جالب نیست باید همه جوانب کار دیده بشه در حوزه و ساحت فردی با مرنج و مرنجان موافقم اما وقتی یه نفر وارد رابطه با دیگران میشه باید طرف مقابل دید ما حدیث داریم که با ادم متکبر باید مثل خودش رفتار کنی خوب یه ادم متکبر وقتی تحویلش نگیری ناراحت میشه چه باید کرد حدیث غلطه؟
یا یه جای دیگه میگن برترین جهاد کلمه حقی که نزد یه ادم ظالم گفته بشه خوب نمیرنجه پس اصل قرار دادن اینکه طوری زندگی کنیم دیگران رنجیده نشن ممکن دیگران به تبرج تبختر و .... بکشه که تو ادبیات قرآن مذمومه با یان همه ما نگفتیم برنج و برنجان گفتیم تو تربیت یه اصل جایگاه خودش داره که از جایگاه خودش خارج بشه انحراف ایجاد میکنه و میتونه جامعه را از راه درست خارج کنه

سلام استاد. تشکر از توضیحاتتون.
فکر کنم برداشت ما هم با شما یکی بود.
برنج: یعنی دغدغه داشتن و نسبت به انحرافات افراد دیگر بی تفاوت نبودن.
برنجان: یعنی به صورت عملی عکس العمل و حساسیت نشان دادن.
مرنج و مرنجان هم بیشتر در حوزه فردی میشه.
........
ولی ما میگیم چیزی که بیشتر در واقعیت جامعه  می بینیم، «برنج» هست ولی در حوزه منافع فردی نه اجتماعی. اگه هم  رو به اجتماع باشه معمولا با منفعت فردی گره خورده...
سلام
نمیدونم شاید همین جور باشه که شما نوشتید.
من فکر میکنم اگه ادمی دغدغه مند باشه واقعا هم در حوزه اجتماعی هست هم فردی. اونایی که در حوزه اجتماعی دارن در حوزه فردی درست عمل نمیکنن دغدغه مند نیستن مدعی هستند. برای همینه حافظ میگه:
با مدعی نگویید اسرار عشق و مستی
تا بی خبر بمیرد در درد خودپرستی
پس مدعی هم فرصت طلبه هم منفعت طلب. لذا نمیتونه ادم دغدغه مند باشه
و در ارتباط با این موضوع  حافظ می فرماید:

وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم

که در طریقت ما کافریست «رنجیدن»




البته مطلع اون غزل وصف میکنه اونی کسی که اینجوریه.

منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن

منم که دیده نیالوده‌ام به بد دیدن

البته این برداشت استحسانی من است که اونجا رنجیدن از حضرت حق منظور نه مردم ابیات بعدی اینا نشون میده

کسی که از حضرت حق برنجه خیلی در  موضوع بحث ما نیست


ببخشید بیربط با صحبتاتون حرفی میزنم.
استحسانتون بسیار عالی و مطابق با متن به نظر میاد...
به می پرستی از آن نقش خود زدم بر آب
که تا خراب کنم نقش خودپرستیدن
**
به رحمت سر زلف تو واثقم ورنه...
سلام خانم داوری.
ببخشید وارد حوزه ادبیات، بدون دانش لازم شدیم!
به نظرم اومد حافظ رنجیدن فردی را کافری میدونه، نه رنج دیگری را خوردن ...
با سلام به نظر من انسان هر چقدر معرفتش نسبت به خداوند و جهان هستی و هدف خلقت بالاتر بره تزکیه و خودسازی و گذشت هم برایش اسانتر میشه...ما گاهی حتی از خداوند و اءمه هم می رنجیم و از کاراهایشان خرده میگیریم دیگه چه برسد به انسان های اطرافمان...هر چقدر بیشتر گذشت را یادبگیریم مرنج هم برایمان آسانتر میشه بگذریم که مرنجان هم واقعا مشکله...در کل خودسازی همت بلند و توفیق خداوند را میطلبه.
چیزی نمیدونم. اما فکر کنم نگاها متفاوته. عده ای اصرار دارند که رو به مردم باشه و عده ای نوع دیگری. حتی اونایی هم که عارفانه تفسیر میکنند میگن: 1- گفته سرزنش خلق از عشق عرفانی باعث رنجش نمیشه. 2- عده ای هم نظر استاد رو دارند: رنجش از خلق چیزی جز رنجش از خواست خدا نیست . بستگی داره رنجیدنا رو به "ملامت کشیدن" معنا کنید یا رو به"وفاکردن" وفاکردن وسعت بیشتری داره تا ملامت کشیدن. چون ملامت وقتی میاد که آدم میخواد به عهدش وفا کنه. پس فکر کنم حافظ رنجیدنا رو به وفاکردن گذاشته. وفا انقدر شیرینه که با جود ملامت، خوشه.
نظرتون درسته رنجیدن فردی هستش که وقتی مکتوب میشه پیام جمعی برا خودسازی مخاطباش داره. منظورم از تأیید سخن استاد، نگاه به رنجیده نشدن از خدا در بیت بود با توجه به سایر ابیات.
پ ن:
از دیروز تا حالا از این گوی خندان خیلی بدم اومده بود الان تفسیرمو از لبخندش تغییر دادم،؛ نظرم عوض شد!
توضیح: بعضی از شارحان رنجیدن در بیت مذکور را رنجاندن دیگران معنا نموده اند.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی