با فلسفه تا تربیت

جمعی از دانشجویان فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه اصفهان

با فلسفه تا تربیت

جمعی از دانشجویان فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه اصفهان

با فلسفه تا تربیت

«با دانشجو فراتر از درس کار کنید. با او ارتباط برقرار کنید؛ او را وادار به کار کنید و زمینه‌های تحقیقی را با او در میان بگذارید. مذاکره علمی بین استاد و دانشجو مطلب بسیار مهمّی است.» مقام معظم رهبری۱۳۸۱/۰۸/۲۲


قراری است بین اساتید و دانشجویان.
اینجا،محلی برای تفکر،تحقیق وتبادل نظرآزاد.
از ابتدای فلسفه تا اوج تربیت.
قرار ما اینجاست...

آخرین مطالب
آخرین نظرات
  • ۸ مرداد ۹۸، ۱۹:۵۳ - Fatih Emlak
    teşekkür
  • ۳۰ آبان ۹۶، ۰۸:۰۴ - پوریا قلعه
    ممنون

گزارش یازدهمین جلسه گروه در سه شنبه دوم تیر

چهارشنبه, ۳ تیر ۱۳۹۴، ۰۶:۳۸ ب.ظ
نویسنده گزارش: مریم خاقانی

جلسه روز سه شنبه در دانشگاه اصفهان و با حضور آقای دکتر نوروزی تشکیل شد. ابتدای جلسه  با اشاره استاد در مورد آیات ابتدایی سوره مبارکه بقره آغاز شد: قرآن همه را هدایت نمی کند، هدی للمتقین!  متقین کسانی هستند که ایمان به غیب دارند، نماز به پا می دارند، و مال دوست نیستند(انفاق می کنند)، نتیجه روزه نیز تقوا است، پس باید صفات متقین در ما ایجاد شود.

بعد از  آن رساله های افلاطون به عنوان جمع بندی سیر مطالعاتی آثار افلاطون مورد بحث قرار گرفت.

رساله ی مهمانی: شروع از عشق مجازی و حرکت به سمت عشق حقیقی... دو نفر از طرفداران سقراط به او می رسند که درباره شب مهمانی به او گزارش می دهند. سقراط مریدان سرسختی داشته است که سقراط را در اوج و بقیه را در پست بداند. سقراط به معشوق خود عشق و اشتیاق بسیار می ورزیده است. مهمانان در مهمانی می گویند امشب شراب ننوشیم و پای کوبی نداشته باشیم و بیشتر گفتگو کنیم -به عقیده ی خانم عسگری مشکل امروز ما هم عدم گفتگو و تبادل انرژی است. موضوع بحث مهمانی ستایش خدای عشق است، که عمیق و بطن اندر بطن است. به عقیده ی فایدروس ارس کهن ترین خداست و سرچشمه ی والاترین نعمت هاست. در پرتو عشق است که آدم از کار ننگین شرم می کند. حیا از معشوق و نه از مخلوق. بهترین لشگر، لشگر است که عاشق است در برابر معشوق که هیچ جنگی صورت نمی گیرد. مهم این است که معشوق ابراز عشق داشته باشد چون عاشق، به خدا نزدیک تر است و به خدایش ارادت دارد.

به عقیده ی پوزانیاس دو خدا داریم، خدای آسمان و خدای زمین. کاربرد عمل موجب خوب یا بد شدنش می شود. مهم این است که چگونه به طرزی زیبا چیزی را دوست داشته باشیم. در عشق باید به دنبال مرد باشیم نه زن(چون به عقیده ی اصحاب مهمانی مرد قوی و خردمند تر از زن است.) پس باید به پسر جوان عشق ورزید ولی عاشق پسر نورس نباشیم چون به بلوغ خرد نرسیده است. در شهرهای مختلف قانون عشق ورزی متفاوت است. در آتن عشق متناسب با خرد معشوق است. کارهای نکوهیده در مقام رسیدن به عشق نکوهیده نیست مثل التماس و زاری برای رسیدن به معشوق. به عقیده ی آریستوفانس قبلا زن و مرد و زن-مرد وجود داشته است. وقتی گناه می کنند زن-مرد نصف می شوند و چون از هم دور می شوند، به دنبال هم می روند.آگاتون که مردی زیبا و معشوق سقراط بوده است می گوید ارس بسیار زیبا و لطیف است تا حدی که پا بر قلب انسان های خردمند میگذارد.


دریافت -خلاصه قوانین کتاب نخست- فاطمه داوری


در این میان سقراط ابراز کوچکی در میان جمع می کند اما حرف همه را رد می کند. و با آگاتون به گفتگوی دیالکتیک می پردازد: عاشق به چیزی عشق می ورزد، تا وقتی عشق هست، معشوق آن چیز را ندارد، حال ارس که عاشق زیبایی است پس زیبایی ندارد که دنبال آن می رود. و زیبایی و خوبی ندارد. ارس خنثی است. مادر عرس خدای تهی دستی و خشونت است و پدرش خدای جویندگی و تلاش است. عرس دلباخته ی زیبایی است پس فیلسوف است، چیزی مابین دانا و نادان. به عقیده ی سقراط عشق یعنی خواستن زیبایی، هدف عشق باور ساختن زیبایی است. چون به دنبال جاودانی هستیم نیاز به تولید مثل داریم پس باید اول دلباخته ی تن شویم و بعد دلباخته ی روح. باید هوشیار باشیم که غرق جسم نشویم و به دنبال زیبایی مطلق برویم.

نکات تربیتی که از رساله ی مهمانی توسط خانم عسگری استخراج شد: لازمه ی رسیدن به عشق حقیقی عشق مجازی است. هیچ گاه به عشق حقیقی (معشوق حقیقی) نمی توان رسید چرا که انسان همیشه در پی تلاش برای ترفیع منش و درجه ی معرفت باید باشد و رسیدن به معشوق یعنی توقف در این تلاش و این با سرشت کمال طلب انسان منافات دارد.

نکاتی که خانم فریدی زاد از شیوه ی بیان رساله فایدروس استخراج کردند:  احترام، شفافیت بحث، تعریف و تمجید فرد مورد بحث (رجحان فرد غیر عاشق بر عاشق: چون عاشق می خواهد معشوق را تحت حیطه و تسلط خود قرار دهد.) اشتیاق در شنیدن بحث مخاطب، بیان نقاط قوت فایدروس و تشویق برای شروع بحث توسط او، دقت و تیزبینی سقراط در حالات و طرز رفتار مخاطب، تغییر جهت افکار مخاطب به طرز هوشمندانه، گذر از حاشیه ها، توصیف مکانی که به آنجا رفته بودند(طبیعت)، سقراط هدف خود را در شهر و در میان مردم جستجو می کند نه در دامان طبیعت، دقت و توجه به حالات مخاطب، توجه به محتوا و نه صرفا واژه ها، تلاش برای افزایش بصیرت مخاطب، اهمیت سوگند برای یونانیان، نشان دادن پاکی خود(در مدد گرفتن از فرشتگان برای ادامه ی بحثش)، ایجاد شدن حالات شهود و خلصه در میان بحث، جبران گناهان خودش با استغفار و تطهیر

نکاتی چند از شیوه بیان که خانم اسحاقیان از بحث رساله ی رثای شهیدان استخراج کردند: بحث بین منکسنوس و سقراط جریان داشته است: توصیف فضائل شهدا و والدین آنها، بیان این مطلب که خطیبان سخنرانی های خود را از قبل آماده کرده اند و تبحری در فن خطابه ندارند، بیان دلائل دلاوری های شهدا (چون تبار و نیاکان آنان دلاور بودند و آموزش و پرورش آنان مناسب پرورش دلاوری بوده است و اینکه نظام اجتماعی افراد را خوب یا بد تربیت می کند). نظام اجتماعی حاکم بر مردم نظام دموکراسی است. قدرت به دست مردم است. اصالت همه ی مردم با هم برابر است.طبقه ی اجتماعی وجود ندارد. ایستادگی یونانیان در برابر ایران (که در آن زمان بسیار قوی بوده است)، خطاب به فرزندان شهدا می گوید که راه پدرانتان را ادامه دهید که مرگ با عزت بهتر از زندگی با ذلت است. از دولت می خواهد که برای تربیت فرزندان بکوشد. فرزندان و پدران شهدا باید بردبار باشند و اطاعت کنند که دولت حامی آنهاست.

نکات تربیت رساله ی رثای شهیدان: خطابه خوب انسان را در برابر دیگران خوب جلوه می دهد. فن خطابه ذاتی نیست و نیازمند آموخته شدن است. عوامل مؤثر در سرنوشت: محیط، وراثت، نظام اجتماعی. بیان کارهایی که شهیدان انجام دادند و ما در برابر آن مسئولیم. ستودن شهر شهیدپرور. انسان باید از طبیعت و جهان و زمین عبرت بگیرد. بهترین نظام اجتماعی، دموکراسی است. برتری انسان ها را شایستگیشان تعیین می کند و نه ثروتشان. اگر تاریخ جامعه برای مردم بازگو شود باعث افتخار آن ملت می شود. برای یک مرد ننگی بالاتر از این نیست که فضیلت را از پدرش داشته باشد و نه از خودش. لزوم تسلی خاطر دادن به بازماندگان. اعتقاد به بقای ارواح پس از مرگ و اینکه سرنوشت شهدا بهترین سرنوشت است.

رساله جمهوری از زبان خانم رجبی: عدل به دو دسته ی فردی و اجتماعی تقسیم می شود. عدالت در بحث مدینه ی فاضله پوشش داده می شود. پاسداران نیازمند تربیت هماهنگ جسمی و روحی اند. تربیت روحی به واسطه ی شعر و داستان و موسیقی امکان پذیر است. در اشعار موجود باید اصلاحاتی صورت پذیرد: جهان پس از مرگ را باید زیبا جلوه داد. گریه و شیون از پاسداران باید دور شود. خنده زیاد نیز در شان خدایان و زمامداران نیست. در موسیقی مضمون، آهنگ و وزن باید هماهنگ باشد. آهنگ محزون و رخوت آور باید حذف شود و آهنگهای حماسی و تحرک آور ساخته شود. اصلاح آهنگ جامعه را از تجمل دور می کند! نفوذ موسیقی بر جسم روح بیشتر از نفوذ سایر هنرهاست. آثار هنری باید توسط هنرمندانی با صفای روحی بالا توحید شود تا اثرات سازنده بر مخاطب داشته باشد.در مدینه فاضله پزشک کسی است که خود تمام بیماریها را تجربه کرده و قاضی کسی است که از کودکی روحی پاک داشته باشد. پیران بر جوانان و نیز پاسداران بر دیگران سزواری بیشتری در فرماندهی بر مردم را دارند. زندگی پاسداران باید توأم با سادگی باشد. مراحل تربیت: 1) فراهم آوردن تکالیف و موقعیتی که فرد مجبور شود اعتقاداتش را زیرپا بگذارد و در عین حال تن به خروج از اعتقادش ندهد 2) کارهای سخت را بتواند انجام دهد 3) آزمایش روحیه ی خویشتن داری در موقعیت لذت.

 با تشکر از حضور و راهنمایی های آقای دکتر نوروزی و حضور سایر دوستان و خیر مقدم به دوستان جدید.خلاصه کامل تر رساله های افلاطون، توسط دوستان آماده خواهد شد و در اینجا قرار خواهد گرفت.


 


۹۴/۰۴/۰۳

نظرات  (۱)

سلام طاعات قبول و تشکر از زحمات شما.
پیشنهاد میدم چون تعداد گزارش مقالات زیاده، متنها پی دی اف شده آپ بشن و لینکش به عنوان پیوست گزارشات این چند هفته پیوست بشه از نظر ساختارم قشنگتره(!!) مدیریت فضا هم کردید از طرفی"پدیده هرج و مرج" هم ریشه کن میشه(!!)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی