گزارش هفتمین جلسه گروه در پنجشنبه 31 اردیبهشت
در آخرین پنجشنبه اردیبهشتماه، طبق روال هر هفته جلسه رأس ساعت 8 صبح در مؤسسه مهرآفرین و با حضور اعضا و آقای دکتر نوروزی برگزار گردید. در این جلسه پیرامون دیدگاههای کلبیان، کورنائیان و رواقیان بحث شد. در خصوص کلبیان پس از بیان وجه تسمیه، به فلسفه آنها پرداخته شد. در این بحث توجه و اقتباس کلبیان از عدم تعلق سقراط به ثروت، داراییهای دنیوی و تحسین انسانها، جنبه مثبت دیدگاه آنها عنوان شد که بنابر گزارشهای موجود ـ که بعضاً محصول قضاوتهای نادقیق و گاه با افسانه و داستانپردازی توأم میباشد ـ ، به مرور به زیادهروی و لاقیدی کشیده شده و از کرامت انسانی فاصله گرفته است. در هر صورت عدم تعلق و آزادی کلبیان اموری هستند که در آموزهها و عرفان اسلامی نیز به جد مورد توجه میباشد. در ادامه عقاید آنتیستنس بنیانگذار این حوزه و دیوجانس سینوپی مطرح گردید. در رابطه با حوزه کورنائیان منسوب به آریستیپوس کورنی، مباحث بیشتر حول دو محور لذت و مرگ بود. در نظر آریستیپوس غایت اخلاقی، لذت مثبت وحاضر بود که بعدها اپیکور فقدان درد یعنی لذت منفی را غایت زندگی عنوان نمود. از دید اپیکور خوشی و لذت، آسایش و خرسندی نفس است که با لذات زودگذر حاصل نمیشود و به عقیده او شخص حکیم در گزینش لذات، لذتهای معنوی را بر کامرانیهای مادی ترجیح میدهد. در نظر اپیکوریان، آدمی در انتخاب خود از لذت باید شناخت و آگاهی آینده را در نظر گیرد و در برخورداریهای خود تا حد معینی استقلال و بینیازی را نگه دارد که بر همین اساس آنها تقسیمبندیای از لذت ارائه میدهند و لذات را به طبیعی و غیر طبیعی و لازم و غیر لازم تقسیم میکنند و از میان آنها بر لذات طبیعی لازم تأکید دارند. در نظر اپیکوریان مرگ، چیزی نیست و هنگامی که مرگ چیزی نیست نباید از آن ترسید. به عقیده آنها مرگ و آدمی با یکدیگر قابل جمع نیستند.
در رابطه با سومین حوزه یعنی رواقیان که نام خود را از کاربرد رواق توسط زنون قبرسی ـ مؤسس این حوزه ـ گرفتهاند، بیان شد که آنها نگاه کلی افلاطون به عنوان کل متعالی و نگاه ارسطو به عنوان یک کل انضمامی را رد میکردند. اگرچه آنها معرفت عقلی را قبول دارند اما عمده تأکیدشان بر معرفت حسی است. جبری مذهب و وحدت وجودی بودن رواقیان، برخورداری اختیار آدمی از دید آنها و شیوه نگرش آنها به خودکشی از دیگر مباحث مطرح در جلسه بود.
در بخش دوم جلسه، در مورد مقاله آقای اعرافی در خصوص تاثیر فقه بر تربیت بحث گردید. که بر اساس دیدگاه ایشان فقه هم در گزاره های توصیفی و هم گزاره های تجویزی از دانش تربیت تاثیر گذار خواهد بود. در گزاره های توصیفی، نقش فقه در زمینه کشف و اصلاح مبانی در دانش تربیت خواهد بود که در واقع این کار اصلی فقه نبوده و بالعرض به فقه نسبت داده می شود. اما در موردگزاره های تجویزی، فقه با توجه به ماهیت تجویزی بودنش مانند دانش تربیت به کشف اصول و روشهای نوین تربیتی خواهد پرداخت. مقرر شد در هفته آینده جهت درک بهتر این موضوع و فهم چگونگی استنباط احکام دینی به مقاله دیگری از آقای اعرافی رجوع شود.
با تشکر از حضور آقای دکتر نوروزی علیرغم مشغله های زیاد کاری و تشکر از ارائه بحث توسط خانم ها شهریاری، عسگری و رجبی و مشارکت سایر دوستان.
تهیه گزارش: شهناز شهریاری