گزارش جلسه گروه در تاریخ 24 اردیبهشت
ششمین جلسه گروه در سال 94 راس ساعت 8 صبح با حضور آقای دکتر نوروزی و هفت نفر از اعضا، در موسسه مهرآفرین برگزار گردید. ابتدای جلسه در ادامه تاریخ فلسفه غرب، حول اندیشه های سقراط بحث گردید.
پس از شناختی که از سقراط در جلسه قبل و در مطالعه گفتگوهای او با سوفسطاییان دست داد، در این جلسه بیشتر حول فلسفه اخلاق سقراط بحث گردید. اهتمام اصلی سقراط در فلسفه حول « اخلاق» بوده است هر چند که در دوره پیش سقراطیان هم اخلاق حائز اهمیت بود ولی شروع فلسفه اخلاق از سقراط می باشد چرا که نگاهش به اخلاق به عنوان دانش و معرفت مطرح می گردد.
مشخصه اصلی اخلاق
سقراطی، رابطه بین معرفت و فضیلت است. این ارتباط و در واقع یکی بودن معرفت و
فضیلت به این معنا است که شخصی که معرفت دارد می داند که حق و فضیلت چیست و به
آنچه حق است عمل می کند و هیچ کس دانسته و از روی قصد مرتکب بدی نمی شود و اگر کسی
مرتکب خلافی شد به علت عدم شناخت صحیح بوده است. در واقع هیچ کس شر را به عنوان شر
انتخاب نمی کند. پس برای اینکه فضیلت پیدا کنیم باید کسب معرفت کرد و معرفت واقعی
را شناساند و سقراط به وسیله روش گفتگو در پی شناساندن معرفت به دیگران بود و در
این رهگذر به تعاریف کلی هم می رسید.
ارسطو دو پیشرفت در علم را به سقراط نسبت می دهد: به کار گرفتن «استدلال استقرایی» و «تعاریف کلی». البته رسیدن به مفهوم کلی دغدغه سقراط نبوده است ولی برآیند گفتگوهای سقراطی را می توان دست یابی به تعاریف کلی دانست؛ از طریق بررسی مصادیق مختلف متناسب با پیش فرضهای مخاطب و رسیدن به عناصر مشترک در مصادیق به شیوه استقرایی. در این قسمت بحث، از شناخت مد نظر سقراط سئوال به میان آمد و آقای دکتر نوروزی توضیح دادند که بدون شک معرفت سقراطی، نوعی باور درونی است نه صرف دانش. باوری که با یقین همراه است.
آشنایی با سقراط از طریق، محاورات افلاطون، آثار گزنفون و اظهارات ارسطو و همچنین نمایشنامه ابرها می باشد. سقراط خود دعوی نوشتن ندارد و در آثار مذکور هم سقراط از منظر نویسندگان تفسیر شده است. لذا سقراط گزنفون با سقراط افلاطون تفاوتهای اساسی دارد. در تاریخ فلسفه راسل آمده است که برای برخی محققان این تمایل وجود دارد که نوشته های گزنفون را راست بدانند به این علت که گزنفون هوش و ذکاوت کافی برای دروغپردازی ندارد اما راسل با بی اعتبار دانستن این برهان، بیان می کند نقل سفیه از قول عاقل، هرگز دقیق نیست. همچنین در شرح افلاطون نیز نمی توان تشخیص داد که افلاطون تا چه اندازه قصد تصویر کشیدن سقراط واقعی را دارد یا خودش.
نحوه مرگ سقراط هم
مورد بحث و نظر واقع شد و استاد معتقد به بروز منش اخلاقی،پیامبرگونه و قانونی
سقراط در نوشیدن جام شوکران بودند.
در این جلسه جلد یک تاریخ فلسفه راتلج هم به دوستان معرفی و نشان داده شد.
در بخش دوم جلسه، مقاله ماهیت و قلمرو تعلیم و تربیت اسلامی دکتر باقری بحث شد. سه تلقی مد نظر دکتر باقری از تعلیم و تربیت اسلامی به منزله، نظامی توصیفی، نظامی استنباطی و نظامی استنباطی- تاسیسی توضیح داده شد و بر اساس طرز تلقی نسبت به تعلیم و تربیت اسلامی، روش تحقیق و رابطه تعلیم و تربیت اسلامی با سایر رشته ها توضیح داده شد. در مورد روش فقهی مدنظر دکتر باقری و ارتباط دادن آن با تعلیم و تربیت و نگاه حداقلی و حداکثری به دین و دلایل استفاده از روش تجربی در تعلیم و تربیت اسلامی، سئوالات و ابهاماتی مطرح شد و آقای دکتر نوروزی توضیحاتی ارائه دادند و مقرر شد جهت فهم بهتر این موضوع به مقاله و کتب استاد اعرافی هم رجوع شود.
این جلسه در ساعت 10 به پایان رسید. ضمن تشکر از حضور و راهنمایی
های آقای دکتر نوروزی با توجه به مشغله استاد در این روز و این روزها و سپاس از ارائه بحث توسط
خانم ها رضوی زاده ، رجبی و مشارکت سایر دوستان.
تهیه گزارش: طاهره رجبی