یک سه شنبه یک کتاب
این کتاب از نفیسترین و وجیزترین آثار در تربیت عرفانی در فارسی است که شاگردی از شاگردان حضرت شیخ الاسلام خواجه عبدالله انصاری آن را از گفتارها و امالی و تقاریر استاد انشا فرموده و به تاریخ اول شهر محرم سال 448 هجری نوشتن آن را آغاز کرده است. صد میدان از کتابهای تصوف تشریعی پیر هرات است که مراحل سیر و سلوک را از توبه شروع و به بقا ختم میکند و در هر میدان استدلال از آیات قرآنی میآورد.
این کتاب در واقع فقه اللغه میادین و منازل سلوک است که از هر منزل، منزل دیگر را به وجود میآورد. کلمات آن کوتاه و بعضاً سمبولیک و رنگ اشاره را به خود میگیرد و از همین بود که شاگردان حلقۀ تدریس پیر هرات به او التجاء کردند که اثر دیگری را به وجود آورد که مفسر و معبر صد میدان شود. خواجۀ انصار کتاب منازل السائرین را به وجود آورد. منازل السائرین که در عربی املا شده، در واقع کتابی است که صد میدان را شرح و طریقههای سلوک را بیشتر روشن میکند و از جانبی سیر عرفانی پندارهای روحانی شیخ را نشان میدهد.
یکی از فرقهای صد میدان با منازل در این است که 25 میدان کتاب صد میدان در منازل نیامده و برعکس 24 منزل از منازل در صد میدان نیست و باقی 51 میدان مشترک هستند. در صد میدان در تعریف منازل از کمال ایجاز کار گرفته شده و بنا بر آن در برخی موارد خواننده را تشنه و مشتاق توضیح مزید میگذارد.
صد میدانی که در این کتاب از آن سخن به میان آمده عبارتند از: مقام توبه، مروت، انابت، فتوت، ارادت، قصد، صبر، جهاد، ریاضت، تهذیب، محاسبت، یقظت، زهد، تجرید، ورع، تقوا، معاملت، مبالات، یقین، بصیرت، توکل، لجا، رضا، موافقت، اخلاص، تبتّل، عزم، استقامت، تفکر، ذکر، فقر، تواضع، خوف، وجل، رهبت، اشفاق، خشوع، تذلل، اخبات، الباد، هیبت، فرار، رجا، طلب، رغبت، مواصلت، مداومت، خطرت، همت، رعایت، سکینه، طمأنینت، مراقبت، احسان، ادب، تمکن، حرمت، غیرت، جمع، انقطاع، صدق، صفا، حیا، ثقت، ایثار، تفویض، فتوح، غربت، توحید، تفرید، علم، بصیرت، حیات، حکمت، معرفت، کرامت، حقیقت، ولایت، تسلیم، استسلام، اعتصام، انفراد، سرّ، غنا، بسط، انبساط، سماع، اطّلاع، وجد، لحظه، وقت، نفس، مکاشفه، سرور، انس، دهشت، مشاهده، معاینه، فنا، بقا و محبت.
در میدان هشتادم این کتاب، یعنی میدان استسلام آمده است:
از میدان تسلیم، میدان استسلام زاید.
«وَ اُمِرْنَا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعَالَمِینَ».
استسلام حقیقت اسلام است و آن سه درجه است:
اوّل از شرک برستن، و دگر از خلاف برستن، سیم از خود رستن.
شرک سه است:
شرک بزرگ خود معروف است؛ و شرک میانین شکّ است؛ و شرک کهین ریاست.
هر که از این سه شرک برست، از سه کار عظیم برست.
و خلاف سه است:
بدعت در دین، سَخَط بر حُکم، و بشکستن عهد.
و رستن از خود سه چیز است:
رستن از بسند خویش، و احتیال خویش، و تحکّم خویش.