معرفی مقاله
تبیین و مقایسه رویکرد انتزاعی کانت و رویکرد انضمامی علامه جعفری
به تربیت زیباییشناختی
علیرضا بیده، علیرضا صادق زاده قمصری، سید مهدی سجادی.
مجله علمی پژوهشی پژوهشنامه مبانی تعلیم و تربیت
سال 5، شماره 2، پاییز و زمستان 1394
تعداد صفحه: 20
هدف اصلی این پژوهش، تبیین چیستی زیبایی و متناظر با آن استنتاج دلالتهایی در با تربیت زیباییشناختتی از منظرر کانت و علامه جعفری (ره) هست. برای دستیابی به این هدف از روش تحلیل محتوا و روش تحلیل و استنتاج منطقی بهره گرفته شد.
هریک از رویکردهای زیباییشناسی موردبحث و مجموعه مدلولات تربیتی آنها از ابعاد گوناگون مورد واکاوی و نقد قرارگرفته اند که در اینجا به گوشه ای از این نقدها اشاره میشود. در نظر گرفتن آدمی به منزله تافته ای جدا بافته و جدایی از تأثیرات عالم توسط کانت سبب شد تا تربیت زیبایی شناختی موردنظر او نیز «داوری ذوقی آزاد در برخورد با زیباییهای طبیعی و هنری» را به عنوان هدفی که دستیابی به آن ممکن است، قلمداد کند. حال آنکه از یک سو به درستی معلوم نیست که آیا متربیان میتوانند رها از هرگونه منفعت و درحالیکه نسبت به مدرک بینظرند به تجربه زیبایی شناسانه و صدور حکم ذوقی نائل آیند. از سوی دیگر، با فرض امکان صدور حکم مذکور چرا باید با تسری این بیعلاقگی از مخاطبان به آفرینندگان هنری، بینظری به آثار هنری تلقی شده را به مثابه شر هنرمندی از آنها مطالبه نرد؟ چنانکه، نیچه معتقد است دیدگاه کانتی از هنر فقط متوجه مخاطب است و کاری به هنرمند ندارد. درواقع ، نکانت به ما میگوید که به زیبایی بینظر باشیم، اما مگر زیبایی بینظر آفریده میشود. در تصو تربیت هنری فرمگرا که از پشتوانه نظری دیدگاه کانت در باب هنر برخوردار است،
نیز برخی فیلسوفان مانند شپرد و هنفلین، معتقدند که نخست، از لحاظ روانی، مشاهده و تأمل درباره آثار هنری تنها بر اساس کیفیات فرمی و رها از تمایل طبیعی جستجوی بازنمودها، تقریباً محال است. دوم، بر فرض امکان نگریستن به فرمهای بصری در انتزاع نامل از بازنمودها، لذتی که باید از مشاهده ببریم مختل میشود. سوم، نگریستن به ویژگیهای فرمی از قبیل رنگها، خطوط و لکه ها از لحاظ زیباییشناسی نباید چندان جالب توجه باشد. در طرف مقابل، تلازم کمال و زیبایی در رویکرد زیباییشناسی جعفری، مخالفان را بر آن داشته است تا توصیف او از زیبایی را هنجاری بدانند. به زعم ایشان زیبایی« آنچنان که باید» به جای «آنچنانکه هست» زیباشناسی نیست، بلکه زیباسازی است نه از رهگذر آن زیبایی فی نفسه انکار شده و تماشاگران زیبایی به اندیشمندان و فیلسوفان تمام عیار محدود میشوند. زیباییشناسی جعفری، نگرش آیتی (نمادین) به هستی را لازم میداند. شناخت آیه ای گرچه کاملترین نوع شناخت از خالق هستی است، اما شناتختی فردی و غیرقابل آموزش هست؛ یعنی نمیتوان دریافت شخص را به صورت علمی و قابل تعلیم برای عموعم درآورد. هر کس از آن راه برود، خود از حاصل آن با خبر میشود، اما نمیتواند دیگران را آنطور که خود خبردار شده با خبر کند. برخلاف علم و فلسفه که از طریق تعلیم و تعلم تمام دریافتهای افراد به یکدیگر منتقل میشود.
به بیان دیگر، درک جمال مطلق الهی که در اوج سلسله زیباییها قرار دارد و غایت زیباییهای معقول به شمار میرود، تنها از طریق شناخت آیه ای قابل حصول بوده و هنرمند به اندازه ای که عارف به جمال و کمال الهی بوده و قلبش لبریز از عشق او باشد میتواند جمال پروردگار را شهود کند.
همچنین تصعید ذائقه زیبایی شناسی، هدفی است که تحقق آن را از اکثر متربیان نمیتوان انتظار داشت. به بیاندیگر، هم تایی اخلاق و زیباییشناسی آرمانی است که وصول به آن نیازمند سیر و سلوک بوده و اساساً از مبتدیان و متوسطان خواسته نشده است. به ویژه آنکه چنین بلندپروازیهایی در جریان تربیت، خطر غلتیدن رابطه استاد و شاگردی به ورطه مرید و مرادی را تقویت میکند. از اینرو، شایسته است نه تربیت زیباییشناتتی با وانهادن عاطفه مرید پرور، پاس عقل و آزادی متربیان را نگه دارد.