گزارش جلسات گروه
شانزدهمین جلسه گروه در سال 95
با سلام
تاریخ و زمان جلسه: ساعت 10 تا 12 روز سه شنبه 12/ 05/ 1395،
مکان جلسه: گروه علوم تربیتی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه اصفهان.
اعضای حاضر گروه: آقای دکتر نوروزی. همچنین خانم ها رجبی، داوری و ساجده السادات رضوی زاده.
موضوعات مورد بحث: ادامه بحث جان دیویی و روش تحقیق.
در قسمت دوم و بحث جان دیویی به طرح مباحثی از کتاب تجربه و آموزش و پرورش، چهار پراگماتیست و مدرسه و شاگرد، پرداخته شد.
دیویی کشش های آزمایشگاهی پیرس، علائق روانشناختی جیمز و سمتگیری اجتماعی مید را به صورت یک جا بیان کرد. او به نقش تصورات در تکامل و نیز حل مسائل انسان ها، کاملا آگاه است. تفسیر مسائل عمومی روز، همیشه در قلمش به چشم می خورد. دیویی از برخی تأکیدات اساسی هگل استفاده می کند، از جمله: پیوستگی، کلیت، تکامل و قدرت تصورات. دیویی تأکید هگل بر عقل یا روح را به تأکید بر علم و اثرات آن تبدیل می کند. در فلسفه دیویی، روح مطلق جایش را به عمل هوش علمی می دهد. علم ازیک مرحله پیچیده به مرحله پیچیده دیگر گذر می کند، علم از طریق بازنگری در مفاهیم موروثی درباره طبیعت و عمل تغییر شکل می دهد و برای زندگی اجتماعی شرایط نوینی به وجود می آورد. به نظر دیویی ادراک روابط بن اعمال ما و پیامدهای تجربی آن ها، جزء اساسی دستیابی به شناخت است و برای رسیدن به درک روابط، به تجربه و توانایی انباشت آن چه از تجربه می آموزیم، نیاز داریم. علم نوین به معنای جستجوی روابط بین تغییرات در پدیده های طبیعی است بر عکس دیدگاه پیشین که از تغییر روی گردان است. شناختی که علم به دنبال آن است با عقل محض به دست نمی آید بلکه اساسا به عمل نیاز دارد. اگر چه تجربه گرایی به لحاظ جنبه انتقادی اش فلسفه صحیحی است، اما به اعتقاد دیویی، نمی تواند به عنوان یک بدیل نظری سازنده، به ویژه از لحاظ امور تربیتی، در نظر گرفته می شود. تجربه گرایی علم نوین، از طریق به رسمیت شناختن«فعالیت» تصور است، با عقل در ارتباط قرار می گیرد.
مدرسه و شاگرد:
مقصود از تدریس تاریخ: دیویی آموزش تاریخ را به صورت افسانه ای و سرگذشتی (تاریخ ادبیاتی) برای کودکان مفید نمیداند. او معتقد است: در این صورت دانش آموز تنها مطالب را حفظ می کند اما شیوه صحیح آموزش تاریخ، مواجه کردن کودک با زندگی اجتماعی گذشتگان و نحوه حل مشکلات اجتماعی آنهاست. دیویی همچنین با خواندن سرگذشت قهرمانان نیز مخالف است و می گوید: بهتر است بچه ها با قهرمانها نیز از لحاظ چگونگی حل مشکلات اجتماعی آنها و علل اجتماعی اوج گیری و سقوطشان آشنا شوند. همچنین برای درک بهتر کودک بهتر است او را در موقعیتهای انسانهایی قبلی قرار داد تا خود او به صورت عینی، تجربی، حسی و حقیقی در پی پیدا کردن راه حل مشکلات برآید و بطور ملموس و با علاقه تاریخ را یاد بگیرد. دیویی مراحل آموختن تاریخ را به سه دسته تقسیم میکند: الف: شش و هفت سالگی که تنها به جغرافیای ناحیه خود کودک و پرداختن به شیوه اشتغال افراد محدود میشود. ب: سه سال بعدی به آشنایی با شیوه حل مسائل و مشکلات اجتماعی در جغرافیای اطراف کودک و اقوام کشوری و کشورهای اطراف میهن او پرداخته میشود. ج: پس از این دوره پنج ساله که آموزش عینی و استقرایی است، میتوان کودک را به سرگذشت خوانی و آشنایی کلی و قیاسی با تاریخ مشغول نمود.
اخلاق در جامعه و آموزشگاه: اینکه عده ای اخلاق آموزشگاه را از جامعه جدا میکنند، اشتباه است. آموزشگاه وظیفه برآورده کردن نیازهای جامعه را دارد و باید کودک را طبق باورهای اخلاقی و ارزشی مورد نیاز جامعه پرورش دهد. برای این منظور با دو بعد اجتماعی و روان شناختی به اخلاق مواجه هستیم. اما باید دانست که این دو به هم مرتبطند و از یکدیگر جدا نیستند. بعد اجتماعی اخلاق به ویژگی های اخلاقی از آن حیث که جامعه نیاز دارد و وظیفه افراد است که محققشان کند، نگاه میکند و بعد روان شناسی که فردی است، افراد با ویژگی های خلقی مورد نیاز جامعه را آماده میکند. بنابر این نگاه، این دو بعد به هم تنیده اند و ارتباط تنگاتنگ با یکدیگر دارند.
در قسمت اول، به ارائه بخشی از روش تحقیق تحلیل گفتمان پرداخته شد.
تحلیل گفتمان انتقادی: در این نگرش توجه به
جملات و کلمات و تمرکز بر شیوه به کار بردن زبان است. و تحلیل گفتمان وقتی با قید
انتقادی همراه می گردد، به مطالعه شیوه هایی که در آن طریقی از قدرت، سلطه و
نابرابری به وسیله متن و گفتگو در بستر سیاسی و اجتماعی شکل گرفته، مورد بررسی
قرار می گیرد.
تحلیل گفتمان تمامی ابعاد یک ارتباط را در
نظر دارد: محتوا، نویسنده، مخاطب، زمینه سخن و هدف.
فرکلاف از پیشگامان این نظریه، با توجه به محوریت نویسنده(گوینده)، متن و مخاطب،
برای گفتمان سه سطح توصیفی، تفسیری و تبیینی قائل است.
اهداف تحلیل گفتمان:
1: نشان دادن رابطه بین متن، نویسنده و خواننده
2:روشن کردن ساختار عمیق و پیچیده تولید متن یعنی جریان تولید گفتمان.
3: نشان دادن تأثیر متقابل متن و زمینه بر یکدیگر.
4: آشکار کردن رابطه بین متن و ایدئولوژی.
5: نشان دادن بی ثباتی معنا.
با تشکر از همراهی دکتر نوروزی