یک سه شنبه یک کتاب
معرفی از: فاطمه داوری
دانشجوی دکتری ادبیات عرفانی دانشگاه اصفهان
درباره فصوص الحکم:
فصوص الحکم در یک مقدمه و 27 فص، از مهمترین آثار محیی الدین ابن عربی ملقب به شیخ اکبر و در واقع وصیتنامه روحانی اوست و از سایر کتابهایش بیشتر خوانده می شود. به گفته شیخ تالیف آن نتیجه رؤیتی بوده که از پیامبر داشته. آن حضرت کتابی در دست داشتند و به شیخ فرمان دادند که آن را بگیرد و به جهانیان برساند تا همه از آن بهره مند شوند. خود عنوان کتاب که به معنی نگینهای حکمت است، رمزی از محتویات آن است. هر نگینی محتوی گوهری گرانبهاست که رمز یکی از جلوه های حکمت الهی آشکار شده بر یکی از پیغمبران است.
فصوص کتابی در باب عرفان اسلامی و تصوف محض نیست بلکه درباره فلسفه الهی آمیخته به عرفان و تصوف است. مقصود اصلی مؤلف در این اثر، بحث در طبیعت وجود (بطور کلی) و رابطه میان وجود ممکن (عالم) و وجود واجب (خدا)ست. از مطالب مهم این کتاب، پرداختن به "حقیقت الهی" است که در کامل ترین مظاهر خود، یعنی یعنی در صور پیامبران تجلی یافته است. زیرا هر یک از فصهای آن بر گرد حقیقت یکی از پیامبران که آن را کلمه فلان نامیده، می چرخد و این کلمه نشانگر صفتی از صفات حق است. مانند صفت الوهیت در فص آدمی، نفثیت در فص شیثی، سبوحیت در فص نوحی و... .
توضیح چند اصطلاح در فصوص:
وحدت وجود: ابن عربی معتقد است، اطلاق معنی وجود تنها حق – تبارک و تعالی – را شایسته است و سایر موجودات عالم هستی، از وجود حق تبارک ناشی می شوند. بنابراین نمی توان برای مخلوقات و آفریدگان، از لفظ وجود استفاده کرد، چنانچه خود می فرماید: «و لیس وجودٌ إلّا وجود الحق»
کلمه: کلمه در فصوص الحکم به معنای حقیقت، باطن و حکمت به کار رفته و مثلاً منظور از "کلمه محمدی" همان "حقیقت محمدی" است که پیش از وجود پیامبر در دنیا (عالم اعیان)، وجود داشته. هر چند پیام همه پیامبران واحد بوده ولی هر پیامبری برجستگی و فضایل ویژه ای هم داشته که بر مبنای فص مربوطه اش در فصوص قرار گرفته است. کلمة هر پیامبری مبین ویژگی روحانی و برجستگی شخصیتی اوست. هر موجودی تجلی یکی از اسماء الهیست ولی انسان جامع اسماء اوست چرا که مجهز به علم الاسماء شده است و انسان کامل می تواند جامع اسماء الهی باشد.
اعیان ثابته: اعیان ثابته مفاهیم و معقولات کلی و ثابتند و مانند اعیان محسوس تغییر و تبدل نمی پذیرند از همین رو صفت "ثابته" دارند مثل علم که در خدا و انسان و ملائکه وجود دارد ولی وقتی به قالب عین خارجی می رود، رنگ و بوی آن را می گیرد و از حالت اطلاق و کلیت خارج می شود. هر عینی، وصفی از اوصاف خدا و آیتی از اوست. حق و خلق دو روی یک سکه اند. آن سکه انسان است که رویی در خلق و رویی در حق دارد. ظاهرش نسخه ای از عالم و باطنش نسخه ای از حق است. عین ثابت هر کس به زبان استعداد و قابلیت از خداوند طلب سهم می کند. اوج معرفت هر کس علم به عین ثابت خود است و این که بداند سرنوشت و تقدیرش چیست به معنی علم به عین ثابت خود است. انسان خدا را به صورت تصویر خود در آینه می بیند ولی خود آینه را نمی بیند و در واقع صورتی که می بیند حجاب بین آن ها و خدا می شود. اگر سالک به باطن خود یعنی به عین ثابته اش علم پیدا کرد، علمش از این حیث با علم خدا یکی می شود با این تفاوت که علم خدا برخلاف سالک، ذاتی اوست. این نکته مهمیست و بالاترین مقامی است که برای سالک متصور است.
مقام ولایت: اولیاء هر چند تابع شریعت محمدند ولی ارتباط مستقیم با سرچشمه وحی هم دارند. هر چند ابن عربی در فتوحات، خود را ختم اولیاء دانسته ولی در جاهای دیگر از مسیح یا امام زمان به این عنوان نام برده است. ولایت مقامی است که رسولان همه داشته اند و از مقام رسالت بالاتر است. با این تفاوت که ولی یکسره روی در حق دارد و رسول رویی هم در مخلوق دارد.
تجلی-فیض اقدس و مقدس-: فیض اقدس همان تجلی حق به حسب اولیّت ذاتی و باطنیت اوست؛ تجلی حبی ذاتی که موجب وجود اشیا و استعدادهای آنها در عالم علم میشود و شائبه کثرت اسماء و کاستی امکانی در آن راه ندارد. برای همین نیز آن حضرت را اقدس خواندهاند. فیض مقدس همان تجلّی وجودی به شمار میآید و موجب ظهور (پیدایش) اشیا در خارج بر اساس اقتضای استعدادهایشان در فیض اقدس میشود. از فیض مقدس به «نَفَس رحمانی» نیز تعبیر میکنند. تجلی هایی مانند تجلی جلال و جمال، قرب و بعد، ذاتی و اسمایی، قرب و شهادت، تجلی جن، بشر، فرشته و نیز تجلی انکار از انواع دیگر تجلی در بیان ابن عربی در کتاب فصوص هستند.
فصهای فصوص الحکم:
1: حکمت الهی در کلمه آدمی(آدم تجلی جامع صفات خدا)
2: حکمت نفثی در کلمه شیثی(بخشندگی خدا)
3: حکمت صبوحی در کلمه نوحی(بعد تنزیهی خدا)
4: حکمت قدوسی در کلمه ادریسی(ادامه بیان تنزیه و گشودن راه وحدت ادیان)
5: حکمت مهیّمی در کلمه ابراهیمی(سریان حق در وجود بنده)
6: حکمت حقی در کلمه اسحاقی(تعبیر رویا)
7: حکمت عَلیّ در کلمه اسماعیلی(رضایت حق از بنده)
8: حکمت روحی در کلمه یعقوبی(تسلیم برابر فرمانهای حق)
9: حکمت نوری در کلمه یوسفی(نور صورت و علم تأویل)
10: حکمت احدی در کلمه هودی(احدیت)
11: حکمت فاتحی در کلمه صالحی(صدور عالم از ذات، اراده و قول)
12: حکمت قلبی در کلمه شعیبی(دل صورت مرتبه الهیه است و روح صورت مرتبه احدیت)
13: حکمت مَلکی در کلمه لوطی(قدرت)
14: حکمت قَدری در کلمه عُزیری(عین ثابته عزیر طلب سِر قدر به شهود بود)
15: حکمت نبوی در کلمه عیسوی(نبوت عامه و ابدی عیسی)
16: حکمت رحمانی در کلمه سلیمانی(رحمت رحمانی و رحیمی)
17: حکمت وجودی در کلمه داوودی(وجود عالم انسانی غیر مختص به یکی و حکومت بر همه)
18: حکمت نفسی در کلمه یونسی(نفس ناطقه برزخیست میان صفات الهیه و کونیه و معانی کلیه و جزئیه)
19: حکمت غیبی در کلمه ایوبی(سِر حیات که حقیقت الهیه است)
20: حکمت جلالی در کلمه یحیایی(صفات قهری الهی)
21: حکمت مالکی در کلمه زکریایی(شدیدالقوی و متصرف بودن خدا)
22: حکمت ایناسی در کلمه الیاسی(تنزیه و تشبیه)
23: حکمت احسانی در کلمه لقمانی(احسان در باطن، شهود حق است در جمیع مراتب وجودیه)
24: حکمت امامی در کلمه هارونی(امامت اسمی از اسماء خلافت است)
25: حکمت علوی در کلمه موسوی(اختصاص کلمه موسوی به حکمت علوی برای علوّ شأن موسی است)
26: حکمت صمدی در کلمه خالدی(خالد بن سنان، ملاذ و ملجأ قوم بود و مظهر اسم صمد)
27: حکمت فردی در کلمه محمدی(کلمه جامع محمّدیه صلیّ الله علیه وآله و سلـّم را از آن جهت به حکمت فردیه نام گذاری کرده اند که او اول فیضی است که به فیض اقدس از حضرت ذات فایض شد. .حقیقت روح محمدیه نزد اهل کمال همان عقل اول است.(
معرفی از روی ترجمه محمد خواجوی
شروح و ترجمه های فصوص:
شروح: شرح جندی، شرح عبدالرزاق کاشانی، شرح قیصری(بهترین و جامعترین شرح فصوص)، شرح رکنای شیرازی، شرح خواجه پارسا، شرح جامی، شرح نابلسی و...
ترجمهها: ترجمه انگلیسیThe Seals of Wisdom ، ترجمه های فارسی: محمد خواجوی، نشر مولی، ترجمه ۱۰ فص از ۲۷ فص فصوص الحکم، محمدعلی و صمد موحد، نشر کارنامه، ترجمه علی شالچیان ناظر، انتشارات الهام. و...
آشنایی با مؤلف:
ابن عربی در سال 560 ه-.ق (1165م) در شهر مرسیه واقع در جنوب شرقی اسپانیا به دنیا آمد و پس از گذراندن سالهای نخستین عمر در مرسیه به اشبیلیه Sevill / اسپانیا که از مراکز بزرگ علمی به شمار می آمد رفت و دروس مقدماتی را آموخت. در بیست سالگی به مسافرت در شهرهای مختلف اندلس پرداخت. در 38 سالگی عازم شرق شد. قصد او ظاهرا ادای فریضه حج بود ولی در اصل دنبال جایی بود که ثبات و آرامش بیشتری برای آموختن داشته باشد. وی در سفر به آسیای صغیر با صدرالدین قونوی که بعدها مهمترین شارح آثار او گشت آشنا شد. پس از سفرهای دور و دراز به سراسر خاورمیانه، از اوشلیم و کلده گرفته تا حجاز و بغداد و حلب، بالاخره در شهر دمشق ساکن گشت و در سال 638 ه-.ق (1240 م) در سن 75 سالگی دارفانی را وداع گفت. و در صالحیه در دامنه کوه قاسیون در شمال دمشق به خاک سپرده شد.
ابن عربی از پرکارترین نویسندگان جهان اسلام و صاحب 140 اثر است که هم رساله های کوچکش را دربرمی گیرد و هم کتابهای پرحجمی چون فتوحات .با ظهور ابن عربی ناگهان نقطه عطفی در سنت قبلی حاکم بر عرفان اسلامی ایجاد گردید و مباحث عرفانی که در آثار متصوفان قبل غالباً به دستورالعملهای اخلاقی یا سخنان هر یک از صوفیان که در مراحل مختلف سلوک گفته بودند، محدود می شد، دچار تحولی گردید. محی الدین این افکار و عقاید پراکنده را به صورت کامل و روشن تنظیم کرد. به وسیله وی جنبه باطنی اسلام آشکارا بیان شد. ابن عربی در بیان مراحل سلوک عارفانه زبانی ساده اما آنجا که پای معارف الهی به میان می آمد، زبان او موجز، استعاری و رمزی می شد تا همگان از این اسرار بهره نبرند و خاصان به فهم آنها دست یازند. بزرگترین اثر ابن عربی که شکل دایرة المعارف دارد، فتوحات است و در 560 فصل نوشته شده. هر یکی از در آنها اصول عرفان و سلوک و علوم باطنی و دینی مختلف و نیز تجارت و احوال روحانی محی الدین آمده است. بجز فتوحات و فصوصی الحکم، از شیخ اکبر آثاری مشتمل بر رساله هایی در باب جهانشناسی همچون “انشاءالدوائر” و “التدبیرات الالهیه” و نیز روشهای عملی سیر و سلوک همچون “رساله الحیوه” و “الوصایا” و نیز منظومه های عاشقانه، صوفیانه ای مانند “ترجمان الاشواق” برجای مانده است.
دریافت فصوص ترجمه بابا رکنا
حجم: 8.26 مگابایت
فکر میکنم فتوحات با وجود حجم زیادش، اما مناسبتر بود که اینجا معرفی بشه. ان شاءالله در آینده انجام شود.