معرفی مقاله(3)
معرفی از زهرا عسگری
سه مغالطه رایج در مفهوم اجتماعی بودن حضور«در»جمع،ارتباط«با»جمع و سیطره«بر»جمع
در این مقاله دکتر خسرو باقری به شیوه های مختلف اجتماعی بودن پرداخته و آنها را در سه دسته تقسیم میکنند و هرکدام را مورد نقد و بررسی قرار میدهند .این مقاله در سال 1373 و در مجله تربیت، شماره 90 به چاپ رسیده است.با توجه به اینکه اکثر انسانها در یکی از این شیوه های اجتماعی بودن گرفتارند، و دکتر باقری در این نوشتار ی با عنایت به گفتمان دینی به نقد آنها پرداخته اند، این مقاله میتواند علاوه بر فایده فکری و فلسفی، فواید تربیتی نیز داشته باشد.
تربیت اجتماعی در گرو داشتن تصویری روشن از مفهوم اجتماعی بودن است.بر حسب آنکه چه ماهیت یا چه ویژگیهایی برای اجتماعی بودن لحاظ کنیم،اصول و شیوههای تربیت اجتماعی خاصی خواهیم داشت؛بهعکس،هرگونه اصول و شیوههای تربیت اجتماعی،مبتنی و مسبوق به پیشفرضهای معینی در باب ماهیت اجتماعی بودن است.
در نوشتهء حاضر،از سه تصور مغالطهآمیز در باب مفهوم اجتماعی بودن سخن به میان آمده است.در تصور نخست، اجتماعی بودن،به حضور«در»جمع فرو کاسته( reduce )میشود،به این معنی که فرد اجتماعی کسی است که مهارتهای لازم برای پاسخگویی به محرکهای اجتماعی را دارد و لذا در میان جمع،دوام میآورد.در تصور دوم،اجتماعی بودن،به ارتباط داشتن«با» دیگران،فرو کاسته میشود.اجتماعی بودن، در اینجا به معنی مرتبط بودن با دیگران است،نه صرفا حضور«در»میان دیگران.در تصور سوم،اجتماعی بودن،به رابطهء کنترل کننده فرد نسبت به دیگران،و سیطرهء او«بر» جمع،فرو کاسته میشود و متضمن آن است که فرد در نیل به اهداف خود،نظامی از وسیله-هدف فراهم آورد که افراد دیگر،در آن ملحوظ شه باشند و به منزلهء وسایلی برای نیل به هدف موردنظر بکار گرفته شوند.
اگر سه وجه مفهوم اجتماعی بودن را «خود»،«دیگری»و«ارتباط»،در نظر بگیریم،در هریک از این سه مغالطه، اجتماعی بودن به یکی از این سه وجه،فرو کاسته شده است.در مغالطهء حضور«در» جمع،وجه«دیگری»(که البته بهعنوان «محرک»در نظر گرفته میشود)،در کانون قرار دارد،زیرا اجتماعی شدن بهمعنای آموختن پاسخهای مناسب به محرکهای اجتماعی است.در مغالطه ارتباط«با»جمع، وجه«ارتباط»،در کانون قرار گرفته،و سرانجام،در مغالطه سیطره«بر»جمع،وجه «خود»در کانون قرار گرفته است،زیرا این مقاصد فرد است که دیگران به منزله وسایل برای نیل به آنها درنظر گرفته میشوند. هر یک از این دیدگاهها به تفصیل مورد بررسی قرار میگیرد.
عسگری هستم.من هم به همان دلیل خانم عابدی، به صورت ناشناس آمدم.
در نوع سوم اجتماعی بودن، دکتر باقری مطرح میکنند که به روابط اجتماعی نباید صرفا دیدی ابزار گرایانه داشت، بلکه باید ارتباط با دیگری را به منزله هدف نیز دانست.
راجع به این بحث ابهاماتی داشتم، در یک گفتمان دینی هر نوع رابطه با دیگری، هدفیس واسطی است برای رابطه با خداوند. و اتفاقا خوبه ما در روشهای تربیتی به این توجه داشته باشیم.اگر کودکی بیاموزد که انسانها صرفا همصحبتهایی ، برای قدری آرامش. وگرنه آدمی راهی سفر است و منزل به منزل هم صحبتهای متفاوتی خواهد داشت؛ در این صورت اینچنین کودکی در دوستی های دوران نوجوانی و جوانی وابسته نشده و بهتر گذر میکند.