فلسفه اسلامی! کجایی؟
به بهانه سالروز بزرگداشت ملاصدرا
1- تا انسان در فلسفه اسلامی اهل نظر نشده است، نباید سراغ فلسفه غرب برود که او را به شکاکیت می کشاند و بسیاری از کسانی که با فلسفه غرب شروع می کنند دیگر حاضر نیستند به فلسفه اسلامی دل بدهند و با آن کنار بیایند .
2- برخورد مدگونه با فلسفه ما را به جایی راهبر نمیشود. شنیدهام که در ایران مد میشود که همه از «ویتگنشتاین» یا «پوپر» صحبت میکنند و از کس دیگری صحبت نمیشود و بعد سراغ افراد دیگر میروند. اینها ما را به جایی نمیرساند. باید سعی کنیم ریشه نسل بعدی را در زمین فلسفه اسلامی بکاریم.
3- ما وقتی به فلسفههای غرب نگاه می کنیم، میبینیم مسائلی مثل حکومت، اقتصاد، شأن مردم، شأن انسان، طبق نظرات آنها، حل می شود. اینها مسائل بنیادی شاخههای اصلی زندگی و جامعه است؛ اینها باید در فلسفه پاسخ پیدا کند.نمی شود بگوئیم فلسفه ذهنیات محض است و به مسائل زندگی و جامعه ارتباطی ندارد؛ این معنی ندارد. به نظر من بخش عمدهای از جاذبهی فلسفهی غرب، مربوط به این است.
4- بدون درک و فهم آرای ابن سینا نمی توان الهیات قرون وسطی را فهمید.
و...
- و لی نمی دانیم بین تعلیم و تربیت اسلامی با فلسفه اسلامی هم آیا ارتباطی هست؟
- و البته خوب می دانیم که در سه ترم کارشناسی ارشد، تنها در درس فلسفه تطبیقی و تنها در یک جلسه و تنها در حدود یک ربع، اصول کلی فلسفه اسلامی برایمان گفته شد و ما هم یادداشت کردیم.
- و ای کاش اگر که اقبالمان به فلسفه اسلامی کمتر است و خواندنش برایمان سخت است ، به حکم ایرانی و اسلامی بودنمان، برایمان مهم باشد که ما هم فیلسوفانی داریم!
- و خدا نکند روزی اقبالمان به فلسفه اسلامی زیاد شود که فیلسوفان غرب به آن توصیه کرده باشند!
- و جملات بالا از : 1- استاد عبودیت، 2- سید حسین نصر 3- مقام معظم رهبری 4- اسکروتن استاد دانشگاه آکسفورد.
یاد ملاصدرا را گرامی میدارم که اندیشه ای متأله را تا همیشه باقی گذاشت و به این کلام رهبرم ایمان دارم: آینده ما آینده ای ست بر مبنای تفکر صدرایی.