از: سید مهدی میرهادی
دانشجوی دکتری فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه اصفهان
عصر روشنگری که به دورانی اطلاق می شود که قرون 18 و 19 میلادی را در بر می گیرد ، نه فقط نقطه عطفی در تاریخ تمدن بشر به شمار می رود، بلکه دورانی است که طی آن جنبش های مهم فلسفی، علمی و اخلاقی چشم انداز بشر را در ارتباط با الهیات، انسان، طبیعت واجتماع از بن دگرگون ساختند. در این دوران،روشنفکران سراسر اروپا در تلاش برای تبیین نظم نوینی هستند که در آن همه روابط انسانی، اعم از همبستگی های اجتماعی و سیاسی و ارتباط انسان ها با قدرت های غالب جامعه یعنی دولت و مذهب از نو تعریف می شود .
عصر روشنگری (Age of Enlightenment) اصطلاحی است که در تاریخ فلسفه اروپا برای معرفی دوره ای خاص از تفکر وا ندیشه بشری، بعد از رنسانس به کار می رود .مرکز روشنگری ابتدا پاریس بوده و سپس از سرا سر اروپا تا مستعمرات امریکایی گسترش یافت . روشنفکران دوره روشنگری خود را بخشی از جنبش بزرگی می دانستند که مظهر بالاترین آرمان ها و توانایی های بشر بود. آن ها اصلاح طلبانی بودند که اعتقاد داشتند علاقه جدیدی که نسبت به ا ستدلال، نقد وبحث پدید آمده بود، به بهترین وجه به آرمان و هدف ایشان خدمت می کند. (اسپنسر،1391،ص3)