با فلسفه تا تربیت

جمعی از دانشجویان فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه اصفهان

با فلسفه تا تربیت

جمعی از دانشجویان فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه اصفهان

با فلسفه تا تربیت

«با دانشجو فراتر از درس کار کنید. با او ارتباط برقرار کنید؛ او را وادار به کار کنید و زمینه‌های تحقیقی را با او در میان بگذارید. مذاکره علمی بین استاد و دانشجو مطلب بسیار مهمّی است.» مقام معظم رهبری۱۳۸۱/۰۸/۲۲


قراری است بین اساتید و دانشجویان.
اینجا،محلی برای تفکر،تحقیق وتبادل نظرآزاد.
از ابتدای فلسفه تا اوج تربیت.
قرار ما اینجاست...

آخرین مطالب
آخرین نظرات
  • ۸ مرداد ۹۸، ۱۹:۵۳ - Fatih Emlak
    teşekkür
  • ۳۰ آبان ۹۶، ۰۸:۰۴ - پوریا قلعه
    ممنون

یک سه شنبه، یک کتاب

سه شنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۵، ۱۱:۰۱ ق.ظ

نیاز به علم مقدس
نویسنده: سید حسین نصر
ترجمه: حسن میانداری
ناشر: کتاب طه، چاپ سوم، ۱۳۹۳
تعداد صفحه: ۳۵۲

علم جدید بر پایه عقلانیت خودبنیاد بشری شکل گرفت و به حکم ماهیت تجربی اش تنها به چیزهایی بها می دهد که قابل مشاهده، توصیف و اندازه گیری باشند. این علم دو هدف را دنبال می کند؛ نخست دست یافتن به توصیفی از جهان محسوسات بدین امید که حقیقت این جهان مادی بیش از پیش آشکار شود و دیگری استفاده از دانش به دست آمده در جهت اعمال حاکمیت و دخل و تصرف هر چه بیش تر محیط زیست بشری.

سنت گرایان با برافراشتن پرچم علم قدسی یا مقدس (sacred science) در پی آنند که به این علم پرستی یا علم زدگی (scientism) مدرن اعتراض کنند. به دیده ی آنها گزیده راه برون شد از این وضعیت، دست آویزی به علمی است که درست در اعماق وجود انسان و نیز در قلب تمام ادیان درست آیین و اصیل نهفته است و به واسطه شهود و بصیرت عقلی، نه استدلال منطقی می توان به آن ملکه دست یافت. این معرفت اصیل و یگانه، نه از عقل خودبنیاد بشری بلکه از آن حقی صادر می شود که پدیدآورنده امر مقدس است و نهایتاً به آن وحدت مطلق فرامی‌رود.

دکتر سید حسین نصر، نویسنده کتاب، از دوازده سالگی به امریکا رفت و در دوره کارشناسی به تحصیل رشته فیزیک پرداخت. آشنایی او با فریتهوف شوان در این دوره بسترساز شد تا زمینه کاری خود را به رشته های علوم انسانی همچون تاریخ علم و فلسفه اسلامی تغییر دهد. او در مراجعت به ایران فلسفه اسلامی را نزد بزرگانی همچون محمد کاظم عصار، علامه طباطبایی و ابوالحسن رفیعی قزوینی آموخت. او تلاش کرد بیشتر عمر علمی خود را صرف تبیین اندیشه های سنت گرایان در علم قدسی کند. همچنین با پیشینه‌ای که از علم فیزیک داشت سعی کرد به اتساع کیفی مفهوم محیط زیست بشری بپردازد. از دیگر نوشته های او می توان در جستجوی امر قدسی، هنر مقدس در فرهنگ ایرانی، اسلام و تنگناهای انسان متجدد و ... نام برد.

به گفته دکتر نصر معرفت شناسی جدید حس گرا و عقل باور در حوزه نظری طوری بر فکر انسان امروزی سیطره یافته که هر آنچه ماوراء طبیعت انگاشته شود را اموری انتزاعی، اثبات ناپذیر و سرانجام به امور غیر واقعی تحویل می برد. دیگر دست انسان از امور مابعدالطبیعی و ماوراء الطبیعی همچون عقل و وحی بریده و از تجربه معنوی درونی که تحقق عینی مراتب بالاتر وجود را میسر می سازد محروم شده است. از همین رو نیاز است تا دوباره به سنت های اصیلی که در همه ادیان وجود دارد، بازگشت تا بر پایه امور مطلق و حقیقت یگانه حق به بازتعریف عقلانیت دست یافت. به گفته دکتر نصر، ذات عقلانیت جدید که ریشه در ratio دارد به عقل حسابگر (عقل معاش) و عقل جزئی راه دارد و این نحوه از بروز عقل این توانایی را ندارد که امور مطلق را درک کند. عقل مورد نظر او، همان intellect یعنی شهود و بصیرت عقلانی است که توانایی رسوخ به کنه حقیقت را دارد و می تواند حجاب های مادی و دنیوی را از میان بردارد.

او از دریچه تفاوت بین دو نوع عقلانیت به دو ثمره ی متفاوت یعنی علم جدید و علم سنتی می پردازد. عقل جزئی به عنوان ابزار علم جدید به معرفتی کاملاً پویا و متغیر و نامقدس دست می یابد، در حالیکه علم سنتی با دست آویزی به مابعدالطبیعه تغییرناپذیر، مقدس است و به موجودات همچون آیه و نشانه ی خداوند می نگرد. دانشمند جدید وقتی به درخت می نگرد، در آن نظام پیچیده ای از فعل و انفعالات شیمیایی یا زیست شناسیک مشاهده می کند اما دانشمند سنتی آن را در سلسله ای طولی می بیند که نهایتاً به منبع هستی بخش متصل است.

به گفته نویسنده زیبایی طبیعت اثری باطنی و معنوی برای کسی دارد که از رهگذر تهذیب معنوی یا موهبت الهی می تواند در ورای صور، حضور آن ذات بی صورت را بازشناسد. به نظر نویسنده انسان دیندار سنتی، بر خلاف انسان متجدد غربی -که خود را به کسی یا چیزی وامدار نمی داند- همواره با آگاهی به حقوق خالق و حقوق دیگران که خلق او هستند زیست می کند. او با تأکید بر دین اسلام تبیین می کند که این دین در عین عقلانیت به شدت با عقل باوری (استدلال گرایی) و طبیعت گرایی، در عین آگاهی به کیفیت مقدسی که در نظام طبیعی ساری و جاری است، همچنین با انسان باوری در عین دل مشغولی به انسان ها و کمال بخشیدن آنان به عمیق ترین وجه ممکن، مخالفت ورزیده است.

این کتاب -که مجموعه ای از مقالات نویسنده است- طوری طرح شده که فصل های آن با یکدیگر ارتباطی سازمند داشته باشند و دانستن محتوای یکی در فهم بقیه موثر باشد. همچنین خواننده می تواند با مراجعه به مقدمه مترجم، خلاصه ای از فصول مختلف کتاب را بخواند و به فراخور نیاز خود از مقالات استفاده کند. اثر حاضر و کتاب "دانش و امر قدسی" نتیجه توجه نویسنده به این امر است که روند تحول فکری غرب از قرون وسطی به عصر جدید با دوری بیش از پیش از امر قدسی همراه است، طوری که می توان خصلت اصلی دوران تجدد را "قداست زدایی" دانست. البته کتاب دانش و امر قدسی بیشتر به مبانی فکری و فلسفی این نگرش می پردازد که هنوز به فارسی ترجمه نشده است.

کتاب حاضر تا به حال سه نوبت چاپ شده است. این کتاب شامل مقدمه، پیشگفتار و پسگفتار نویسنده و همچنین مقدمه مترجم است. یادداشت های نویسنده در آخر کتاب گرد آمده که به نسبت حجم کتاب از کمیت و کیفیت خوبی برخوردار است. در یادداشت ها شما می توانید منابع قابل توجهی را در باب ایده اصلی نویسنده ببینید.

نویسنده در مقدمه کتاب دو تعبیر از علم قدسى دارند؛ یکى به‏لاتین، (Sacra Scientia)  و دیگرى به انگلیسى، .(Science Sacred)  منظورشان از اولى، به تعبیر خودشان، مابعدالطبیعه به معنى سنتى آن است که با اصطلاحات جارى ما، بیشتر معادل عرفان است تا فلسفه. سه فصل نخست کتاب با همین دیدگاه تحریر گردیده است. و مرادشان از دومى، باز به تعبیر خودشان، تقریبا معادل علوم سنتى است که کاربرد اصول مابعدالطبیعى در حوزه عالم کبیر یا طبیعت، و عالم صغیر یا انسان مى‏باشد. به نظر ایشان اگر این علوم از بستر مابعدالطبیعى خاص خودشان خارج گردند، باعث گمراهى مى‏گردند؛ اما کثرت توجه به همین «علوم‏»3 نشان مى‏دهد که چقدر به آن علوم اصیل نیاز است.
ایشان در مقدمه، در فصول کتاب و نیز در آثار دیگرشان، به تکرار گفته‏اند که مخالف علم جدید نیستند، اما معتقدند که باید آن را در جایگاه شایسته‏اش نشاند. این جایگاه را مابعدالطبیعه و جهان‏شناسىCosmology-، به معنى سنتى، مشخص مى‏سازند. بویژه باید از این ادعاى تمامت‏خواهانه پرهیز کرد که این علم، تنها راه معرفت در کل و بخصوص در مورد طبیعت و انسان شمرده شود.


فصول کتاب به ترتیب عبارتند از:
فصل اول: خداوند واقعیت است
فصل دوم: خودآگاهى و خود فرجامین؛ نقش معرفة‏النفس سنتى
فصل سوم: زمان، تصویر متحرک سرمدیت
فصل چهارم: روح، واحد است و بازتابهاى انسانى آن کثیر؛ تاملاتى درباره وضعیت انسان این روزگار
فصل پنجم: حکمت جاوید7 و دین‏پژوهى
فصل ششم: علم غربى و فرهنگهاى آسیایى
فصل هفتم: علوم سنتى
فصل هشتم: دلالت معنوى طبیعت
فصل نهم: علم قدسى و بحران محیط زیست؛ منظرى اسلامى
فصل دهم: تصور پیشرفت انسان از طریق تطور مادى؛ نقدى سنتى
فصل یازدهم: تاملاتى بر تجددگرایى‏هانس کونگ

   
  
 
   ! "#$#
#%& '()   
  
 
   ! "#$#
#%& '()
۹۵/۰۴/۱۵

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی