با فلسفه تا تربیت

جمعی از دانشجویان فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه اصفهان

با فلسفه تا تربیت

جمعی از دانشجویان فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه اصفهان

با فلسفه تا تربیت

«با دانشجو فراتر از درس کار کنید. با او ارتباط برقرار کنید؛ او را وادار به کار کنید و زمینه‌های تحقیقی را با او در میان بگذارید. مذاکره علمی بین استاد و دانشجو مطلب بسیار مهمّی است.» مقام معظم رهبری۱۳۸۱/۰۸/۲۲


قراری است بین اساتید و دانشجویان.
اینجا،محلی برای تفکر،تحقیق وتبادل نظرآزاد.
از ابتدای فلسفه تا اوج تربیت.
قرار ما اینجاست...

آخرین مطالب
آخرین نظرات
  • ۸ مرداد ۹۸، ۱۹:۵۳ - Fatih Emlak
    teşekkür
  • ۳۰ آبان ۹۶، ۰۸:۰۴ - پوریا قلعه
    ممنون

قرار جمعه ها

جمعه, ۱۳ آذر ۱۳۹۴، ۰۶:۰۰ ق.ظ


۹۴/۰۹/۱۳

نظرات  (۴)

سلام
آیه‌ی مورد اشاره در این عکس‌نوشته، ناقص ذکر شده که سبب تحیر و ایجاد سوال برای خواننده میشود.
ادامه‌ی آیه را هم باید ذکر میکرد که میفرماید: «مگر آنکه خدا بخواهد.»
یاعلی
پاسخ:
سلام.
سپاس از تذکر شما.
در پناه حق...
۱۳ آذر ۹۴ ، ۱۲:۵۰ منیر عابدی
تفسیر مجمع البیان

وَ لا تَقُولَنَّ لِشَأْى‏ءٍ اِنّى‏ فاعِلٌ ذلِکَ غَداً.
هان اى پیامبر! هرگز نگو من این کار را فردا انجام خواهم داد...
اِلاَّ اَنْ یَشاءَ اللَّه‏
مگر اینکه خدا بخواهد؛ 
در تفسیر این آیه دیدگاه‏ها متفاوت است: 
1 - به باور «ابن عباس» منظور این است که، خدا به پیامبرش فرمان مى‏دهد که هرگاه از انجام کارى در آینده خبرداد و گفت: فردا چنین کارى خواهم کرد، آن را به خواست خدا مقید سازد و بگوید: به خواست خدا چنین خواهم کرد.
«اخفش» مى‏گوید: تقریر آیه این گونه بوده است: «الاّ ان تقول ان شاءالله»، که«تقول» حذف شده و«شاء» به مضارع تبدیل شده است و بدین وسیله آفریدگار هستى مردم را به ادب اسلامى و انسانى تربیت مى‏کند و به آنان مى‏آموزد که هرگاه از انجام کارى در آینده خبر مى‏دهند و تصمیم خود را بیان مى‏کنند، این خبر را مقید به اراده و خواست خدا سازند تا اگر انجام نگرفت نه دروغى گفته باشند و نه اگر بر انجام آن سوگند یاد کرده‏اند، با سوگند خود مخالفت نموده باشند.
2 - امّا به باور «فرّاء»، «ان یشأالله» به ظاهر جانشین مصدر مى‏باشد و منظور این است که: مگو فردا کارى را انجام خواهم داد مگر به خواست خدا؛ و روشن است که خدا نیز جز فرمانبردارى بندگان و انجام کارهاى شایسته از آنان نمى‏خواهد. با این بیان گویى مفهوم آیه این است که: مگو: من چنین و چنان خواهم کرد، بلکه بگو: من تنها آنچه را خدا مى‏خواهد و خداپسندانه است، به خواست او انجام خواهم داد. 
گفتنى است که این دیدگاه بهتر است، چرا که افزون بر آنچه آمد به حذف و تقدیر نیز نیازى نیست.
اینک جاى این پرسش است که در این صورت انسان به هنگام خبر از برنامه‏ها و کارهاى آینده خود تنها مى‏تواند از انجام کارهاى شایسته که فرمانبردارى خدا باشد، خبر دهد، نه از کارهاى مباح، بسان سفر تفریحى و کارهاى پسندیده دیگر که جنبه عبادى ندارد.
امّا باید به خاطر داشت که این نهى و هشدار براى حرمت نیست، بلکه براى ارشاد و راهنمایى است، چرا که اگر کسى این فرمان را اطاعت نکند، بدون تردید مرتکب گناه نشده است.
3 - به باور «جبایى» آیه شریفه به انسان هشدار مى‏دهد که نگوید من فردا چنین و چنان خواهم کرد، چرا که ممکن است پیش از انجام آن کار بمیرد و یا به رویدادهاى ناگوارى چون بیمارى گرفتار گردد و نتواند آن کارى را که آهنگ آن را داشت و وعده مى‏داد، انجام دهد؛ و یا ممکن است از تصمیم خود بازگردد و انجام ندهد، که در هر دو صورت دروغگو مى‏شود؛ با این بیان بهتر است کار را به خواست خدا مقیّد سازد و بگوید: من فردا به خواست خدا چنین مى‏کنم، یا به مسجد مى‏روم و... تا در صورت انصراف و یا عدم انجام کار از دروغ گفتن در امان بماند.
به هر حال همان گونه که پیشتر نیز اشاره رفت، شرک‏گرایان به راهنمایى و وسوسه یهود، از پیامبر گرامى صلى الله علیه وآله در مورد سرنوشت «اصحاب کهف» و سرگذشت «ذوالقرنین» پرسش کردند و آن حضرت وعده داد که فردا پاسخ دهد، امّا«ان شاء اللّه» نگفت و کارش را به خواست خدا پیوند نزد، از این رو فرشته وحى مدتى نیامد و پیامبر به رنج و اندوه گرفتار گردید، و آنگاه که فرشته وحى فرود آمد و پاسخ پرسش شرک‏گرایان را آورد این آیه نیز آمد و به پیامبر فرمان رسید که: هرگاه وعده مى‏دهد خواست خدا را از یاد نبرد و بگوید به خواست خدا چنین خواهم کرد.
وَ اذْکُرْ رَبَّکَ اِذا نَسیتَ‏
در مورد مستقلّ بودن این فراز از آیه شریفه، و یا پیوند آن به پیش از خود، دو نظر آمده است:
الف: به باور گروهى این فراز از آیه به جمله پیش پیوند مى‏خورد و در تفسیر آن دیدگاه‏ها متفاوت است:
1 - به باور«ابن عباس» منظور این است که: اگر در گفتارت یاد خدا و پیوند زدن کار به خواست او را فراموش کردى، هنگامى که - پس از مدتى خواه یک روز، یک ماه یا یک سال - به یادت آمد، بى‏درنگ پروردگارت را به یادآور و بگو: به خواست او، این کار را انجام خواهم داد یا چنین خواهم گفت و یا از اینجا خواهم رفت.
یادآورى مى‏گردد که ازامامان نور نیز همین دیدگاه روایت شده است.
به نظر مى‏رسد که اگر چنین کارى انجام دهد، پاداش از دست رفته نصیب او مى‏گردد، بى‏آنکه این استثنا در سخن اثرى بگذارد.
و نیز ممکن است اگر سوگندى براى انجام آن کار خورده است، بدین وسیله کفاره آن برداشته شود.
2 - امّا به باور «حسن» و «مجاهد»، منظور این است که تا از آن محفل و مجلس بیرون نرفته‏اى خدا را به یادآور و ان شاء اللّه بگو.
3 - پاره‏اى مى‏گویند: اگر هنوز گفتارت ادامه دارد و به یادت آمد که خدا را یاد نکرده‏اى، ان شاء اللّه بگو؛ چراکه هنوز فرصت از دست نرفته است. و این دیدگاه بهتر به نظر مى‏رسد.
4 - و «اصم» مى‏گوید: هرگاه ان شاء اللّه نگفتى و از گفتار خود پشیمان شدى، پروردگارت را یاد کن.
ب: امّا به باور برخى، فراز مورد بحث ارتباطى به گذشته ندارد و مستقل است، و در تفسیر آن نیز سه‏نظر آمده است:
1 - «عکرمه» مى‏گوید: منظور این است که: هرگاه خشمگین شدى، از خدا آمرزش بخواه تا آتش خشمت فرونشیند.
2- و «جبایى» بر آن است که: انسان به هنگام گفتار و تصمیم باید به یاد خدا باشد و مفهوم آیه این است که: هرگاه چیزى را که مورد نیازت مى‏باشد فراموش کردى، خدا را به یادآور تا تو را به خود آورد.
3 - و به باور «سدى» و «ضحاک» منظور نماز مى‏باشد، و مفهوم آیه این است که هرگاه نماز را فراموش کردى، آنگاه که به یادت آمد بخوان.

هیچگاه فراهم بودن همه مقدّمات، تضمین کننده انجام قطعى کار نیست...

ممنون از توضیحات خانم عابدی
و همچنین لطف خانم رضوی زاده در  قرار جمعه ها
۱۷ آذر ۹۴ ، ۰۶:۵۰ علیرضا ******
بسیارخوب

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی